می گیریم که بیشتر مثل کوه استوار باشیم و آن جایگاه قدرت و جرأت را درون خودمان بیابیم تا بتوانیم در مقابل فلاخنها و تیرهائی که به طرف ما شلیک می شوند بدون احساس ترس مقاومت کنیم. (جزایری و اشکانیان ۱۳۷۹،۱۴۸)
بنابراین باید بدانیم که برای بدست آوردن روحیه و آرامش واقعی یاد خدای رحمان بهترین آرامبخش و آغوش خدا امن ترین مکان است برای بندگان خوبی که به او توکل می کنند و دلشان با یاد او آرام می گیرد(آزمندیان ۱۳۸۲،۶۸)
هیچ کنجی بی دد و بی دام نیست جز به خلوتگاه حق آرام نیست
ایمان به خدا رفتار خردمندان است. اگر برنده شوید به همه چیز می رسید و اگر نشوید چیزی را از دست نمی دهید. (قرچه داغی ۱۳۷۵،۱۶۹)
۲-۴۹ تفکر منطقی و تفکر غیر منطقی
آلبرت الیس اضطراب و اختلالات عاطفی را نتیجه طرز تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی می یابد. به نظر الیس افرادی که خود را اسیر و گرفتار افکار غیر عقلانی خویش می کنند احتمالاً خود را در حالت احساس خشم، مقاومت، خصومت، دفاع، گناه، اضطراب، بی ثمری، سستی و رخوت مفرط، عدم کنترل و ناشادی قرار می دهند. الیس معتقد است گرچه انسان از نظر بیولوژیکی تمایل شدیدی به مضطرب کردن خود و تخریب نفس دارد اما از طرف دیگر او می پذیرد که انسان تمایل شدید به عشق و محبت، توجه و مراقبت و تحقق آرزوها دارد و از مورد تنفر قرار گرفتن، بی توجهی و ناکامی دوری می جوید. بنابراین وقتی حادثه فعال کننده ای (a) برای فرد اتفاق می افتد او بر اساس تمایل ذاتی خود ممکن است برداشت های متفاوت و متضاد از (b) داشته باشد: ۱- افکار و باورهای منطقی و عقلانی (rb) و دیگر افکار، عقاید و برداشت های غیر منطقی و غیر عقلانی (ib) در حالتی که فرد تابع افکار و عقاید عقلانی و منطقی باشد به عواقب منطقی (rc) دست خواهد یافت و شخصیت سالمی خواهد داشت و در حالتی که فرد تابع و دستخوش افکار و عقاید غیر منطقی و غیر عقلانی قرار گیرد با عواقب غیر منطقی (ic) مواجه خواهد شد که در این حالت فردیست مضطرب و غیر عادی که شخصیت ناسالمی دارد. (شفیع آبادی ۱۳۸۳،۷۸-۷۵)
سلامت روانی rc rb
اختلال شخصیت ic ib
۲-۵۰ ارتباط خانوادگی در زمان استرس:
دانشگاه کالیفرنیای آمریکا (۱۹۹۴) اعلام کرد که با تغییرات سریع در جهان امروز، زندگی و نحوه آن در خانواده قابل پیش بینی نیست، اگرچه هیچ خانواده ای بدون مشکل نیست. تغییرات اجتماعی بر واحد خانواده تأثیر می گذارد و این تغییرات ممکن است استرس زا باشد. همه ما در طول روز گاه و بیگاه به جرو بحث پرداخته ایم ولی وقتی فشارهای روزانه زندگی مزمن می شود و هیچ استراحت و آسایشی وجود ندارد و در این بین انباشتگی کارهای عقب افتاده باعث ایجاد استرس و فشارهای عصبی می شود.
اما بهتر است بدانیم که زمانیکه تحت استرس هستید و از مسائل درون خود رنج می برید، بهتر است یک ارتباط صمیمی با اعضای خانواده داشته باشید و مشکلاتتان را با آنها در میان بگذارید. بدون داشتن یک ارتباط صمیمی با خانواده، محیط از آنچه که هست سخت تر می شود.
در هر موقعیت بحرانی اعضای خانواده نسبت به حسی که به یکدیگر دارند با یک الگوی معین احساسی به همدیگر کمک می کنند.
علاوه بر آن در خانواده می توانید در هفته زمانی را برای صحبت کردن اختصاص دهید و به همه اعضای خانواده از کوچک و بزرگ اجازه دهید صحبت کنند و شرایط را طوری مهیا کنید تا اعضای خانواده از گفتن مشکلات خود نترسند.
۲-۵۳ مروری بر پژوهشهای انجام شده
پکنهام (۲۰۰۱) در پژوهش خود به نام استرس و شیوه های مقابله در بیماران مبتلا به MS به بررسی اهمیت استرس و شیوه های مقابله در مراقبت کنندگان از بیماران مبتلا به MS می پردازد. نمونه پژوهش ۹۸ نفر بودند که مقیاسهای خودباوری را یکبار در ابتدای پژوهش و بار دیگر در ۱۲ ماه بعد تکمیل کردند. نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی بیشتر منجر به تکیه کمتر بر شیوه مقابله هیجان مدار و بالا رفتن شیوه مقابله مسأله مدار شد(میرزایی ۱۳۷۹، ۵۲).
نیک راهان وهمکاران (۱۳۹۰) در پژوهش خود با عنوان رابطه ویژگیهای شخصیتی، سبکهای مقابله ای با استرس و سطح استرس در زنان باردار روی یک نمونه ۸۰ نفری به این نتیجه رسید که عوامل شخصیتی از نظر آماری با شیوه های مقابله ای مرتبط اند و بین روان رنجورخویی و میزان استرس، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
خدمتگزار و همکاران (۱۳۸۷) در تحقیق خود با عنوان “سبک اسنادی بزهکاران دارای اختلال سلوک” روی یک نمونه ۳۰ نفری از بزهکاران مرکز اصلاح و تربیت تهران به این نتیجه رسید که این بزهکاران رویدادهای بد و ناخوشایند را به عوامل بیرونی و ناپایدار نسبت می دهند که خود می تواند در بروز و تداوم بزهکاری آنها نقش داشته شد.
تحقیق محمد اسماعیل و موسوی(۱۳۸۲) نیز نشان داد که ۷۲ درصد از مادران کودکان مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای از نظر سطح سلامت روانی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند.
پژوهش ها نشان می دهد که ابعاد شخصیت و خصوصیت روان نژندی، نقش مهمی در پیش بینی استفاده از سبک مقابله ای هیجان محور در مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی نسبت به مادران کودکان طبیعی دارند.
نتایج مطالعه گلیدن، بلینگز و ژابی (۲۰۰۹) نیز نشان می دهد که روان نژندی در مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی نسبت به دیگر ابعاد شخصیت، نقش بیشتری در پیش بینی سبک مقابله ای هیجان محور دارد (خباز، ۱۳۹۰). در واقع کسانی که در روان رنجورخویی نمرات بالایی کسب می کنند مستعد تجربه هیجانات بیشتری هستند (نیروپ و همکاران، ۲۰۰۸،۱۶۵) شادی، همبستگی منفی و غم و افسردگی، همبستگی مثبت قوی با روان رنجورخویی دارد و از میان پنج عامل شخصیت، برون گرایی و روان رنجورخویی قوی ترین عوامل پیش بینی کننده شادی به شمار می آیند (دنو ۱۹۹۸، ۵۸). علاوه بر این برخی ویژگی های شخصیتی مانند روان رنجورخویی این احتمال را افزایش می دهدکه فرد در معرض رخدادهای استرس زای زندگی قرار گیرد (کاردم ۲۰۰۱،۱۴۷)
نتایج مطالعه گلیدن، بلینگز و ژابی (۲۰۰۹) نیز نشان می دهد که روان نژندی در مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی نسبت به دیگر ابعاد شخصیت، نقش بیشتری در پیش بینی سبک مقابله ای هیجان محور دارد (خباز، ۱۳۹۰،۹۵-۹۰).
تحقیق محمد اسماعیل و موسوی(۱۳۸۲) نیز نشان داد که ۷۲ درصد از مادران کودکان مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای از نظر سطح سلامت روانی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند.
نیک راهان و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهش خود با عنوان رابطه ویژگیهای شخصیتی، سبکهای مقابله ای با استرس و سطح استرس در زنان باردار روی یک نمونه ۸۰ نفری به این نتیجه رسید که عوامل شخصیتی از نظر آماری با شیوه های مقابله ای مرتبط اند و بین روان رنجورخویی و میزان استرس، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
کنپ کا (۱۹۶۶) به نقل از احدی و بنی جمالی(۱۳۷۸) در پژوهش خود نشان داد که مادران دختران بزهکار با آنها روابط محبت آمیز و قابل اتکا نداشتند و نیازهای وابستگی دختران در طول دوران کودکی به گونه ای مناسب و رضایت بخش برآورده نمی شده است.
زراعی وهمکاران (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری با ارتکاب نوجوان به رفتارهای پر خطر ” روی یک نمونه ۱۵۰ نفری به این نتیجه رسید که بین شیوه های فرزند پروری دموکراتیک و اقتدار- منطقی والدین با رفتارهای پرخطر کودکان ارتباط وجود دارد.
صابری و همکاران (۱۳۸۷) در تحقیقی با عنوان” مقایسه ی شیوع اختلالات در دختران و پسران"، نشان داد که از شش اختلال مورد بررسی، اضطراب در دختران و اختلال سلوک در پسران، بالاترین نرخ شیوع را دارد هر چند تفاوت نرخ شیوع اختلال اضطراب بین پسران و دختران تفاوت معنی داری با هم نداشت اما، این یافته با برخی از یافته های پیشین تفاوت دارد.
کمیجانی و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهش خود با عنوان “مقایسه شیوه های فرزند پروری والدین نوجوانان با اختلال سلوک و نوجوانان عادی” روی یک نمونه ۲۸۲ نفری با روش تصادفی به این نتیجه رسید که بین نوع سبکهای فرزند پروری و اختلالات رفتاری کودکان رابطه وجود دارد و یکی از معتبرترین یافته ها در مورد نوجوانان با اختلال سلوک این است که محیط خانوادگی آنها محبت و صمیمیت ندارد.
پور فریدونی و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهش خود با عنوان"محیط خانوادگی در میان افراد دچار اختلال سلوک” روی یک نمونه ۲۳۳ نفری به این نتیجه رسید که بین کیفیت محیط خانوادگی و اختلال بیش فعالی و اختلال سلوک رابطه وجود دارد.
رضایی پور (۱۳۸۵) در یافته های پژوهشی خود نشان می دهد که عوامل مختلفی در بروز اختلالات رفتاری نوجوانان از جمله اختلال سلوک نقش دارد و در این میان نقش خانواده، والدین و خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی آنها بیشترین تاثیر را دارد.
صدر السادات و همکاران (۱۳۸۴) در پژوهش خود با عنوان مقایسه شیوه های فرزند پروری و کارکرد خانواده در خانواده های بد سرپرست دارای اختلالات رفتاری روی یک نمونه ۴۴۴ نفری با روش تصادفی به این نتیجه رسید که اختلالات سلوک بیشتر در خانواده هایی با سبک مستبدانه و آزاد گیرانه شیوع دارد.
- ایکیسا و کیان (۲۰۰۳) پژوهشی را تحت عنوان رابطه سبک فرزندپروری با سلامت روانی در بین خرده فرهنگ های چین انجام داده اند. نتایج این بررسی با ۱۲۷ نوجوان (گروه سنی ۱۶ تا ۲۲ سال) چین وجود رابطه بین سبک فرزندپروری (با بهره گرفتن از پرسشنامه EMBU) با وضعیت سلامت روانی نوجوان را تایید کردند. بسیاری از نشانگان روان تنی و نمرات پایین در شاخص های سلامت عمومی به طور قابل ملاحظه ای با سطوح بالای والدین و انکار آنان، گرایش به تنبیه، حمایت بیش از اندازه و درگیری افراطی و سطوح پایین هیجان والدین و درک و فهم رابطه داشت. وضعیت سلامت روانی شرکت کنندگان تفاوت هایی را بین خرده فرهنگ های متفاوت با جنسیت در برخی از متغیرهای Scl90-R مطرح می سازد (احمدزاده ۱۳۸۵،۱۲۵)
شجاعی زاده(۱۳۸۵) تحقیقی با عنوان «بررسی اثرات اختلال های روانی والدین در بروز اختلال های روانی نوجوانان پایه سوم متوسط شهر تهران» انجام داد که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و ابزار پژوهش پرسشنامه Scl90-R بود برخی نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که بین اختلال های روانی والدین و اختلال روانی نوجوانان رابطه مثبت معنی دار وجوددارد.
پژوهش انجام شده در باره «میزان اختلالات شخصیتی در والدین بیمار اسکیزوفرنیا و مقایسه آن با افراد عادی در مورد دانش آموزان پسر ۱۵ ساله شهرستان همدان» توسط امینی درسال ۱۳۸۶ انجام شد. نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدندو ابزار پژوهش پرسشنامه MMPI بود. برخی نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داده است که والدین بیماران اسکیزوفرنی نسبت به والدین افراد عادی تأثیر بیشتری بر دانش آموزان پسر دارند .
-حسینی و نوری (۱۳۸۴)، به بررسی سلامت روان دانش آموزان شهر شیراز پرداختند. نتایج نشان داد که ۴/۱۸ درصد آزمودنی ها از لحاظ نیاز برای معالجه به روان پزشکی پاسخ مثبت دادند. همچنین نتایج حاصل از اجرای پرسشنامه Scl90-R نشان داد که ۶/۴۴ درصد افراد به اختلال روانی مبتلا هستند. ترس مرضی، ۹/۵۵ درصد؛ افکار پارانویید، ۷/۴۴ درصد و اضطراب، ۴۰ درصد. این اختلالات در سطح ۱% تا ۵% معنا دار بودند.
- نتایج پژوهش موسوی و رضازاده(۱۳۸۶) در ارتباط با سلامت روانی دانش آموزان بود .به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه scl- 90- R بود .برخی نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که علایم روان پزشکی نسبتا بالایی دردانش آموزان وجوددارد. (۶/۴۲ درصد) علایم جسمانی و (۱/۴۴ درصد) افسردگی و (۴۰ درصد) اضطراب را نشان دادند.
- جاودان به بررسی ارتباط بین انواع روش های فرزندپروری با ایجاد اختلال افسردگی اساسی در مراجعان به درمانگاه روان پزشکی و بیماران بستری در بخش روان پزشکی بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) در سال ۱۳۸۵ پرداخت. نوع مطالعه توصیفی مقایسه ای بود. نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و از نوع آسان انجام گرفت. داده هااز طریق پرسشنامه شیوه فرزندپروری وپرسشنامه بک جمع آوری شد. با توجه به نتایج به نظر می رسد روش فرزندپروری یکی از عوامل دخیل در ایجاد افسردگی اساسی است که از نظر جنس، سن، سطح تحصیلات و شغل با ایجاد افسردگی و فرزندپروری ارتباط معنی دار وجود دارد.
خادمیان درسال (۱۳۸۳) درپژوهشی به بررسی رابطه نگرش های تربیتی والدین با عزت نفس دانش آموزان سوم متوسطه در گروه سنی ۱۷-۱۶ سال شهرستان مشهد پرداخته است . روش نمونه گیری خوشه ای جند مرحله ایی بود. برخی نتایج به دست آمده ازاین پژوهش نشان داده است که بین نگرش تربیتی والدین وعزت نفس فرزندان رابطه مثبت ومعنی داری وجوددارد.
- احمدی به بررسی شیوه های فرزندپروری در خانواده های نوجوانان عادی و دارای اختلال خصومت (پرخاشگری) در دبیرستان های منطقه ۳ شهر تهران در سال تحصیلی ۸۶-۸۵ پرداخته است. از نمونه گیری در دسترس استفاده شد ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه شخصیتی DSMIV برای اختلال خصومت و شیوه فرزندپروری رابینسون و همکاران بود نتایج پژوهش نشان داد رابطه های والد- فرزند بر هویت یابی شخصیتی و خصوصیت های فرد تأثیر می گذارد. شیوه های فرزندپروری خودکامه والدین خصوصاً پدران در گرایش نوجوانان به اختلال خصومت (پرخاشگری) مؤثر است و این تاثیر در نوجوانان پسر بیشتر مشاهده می شود.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱ روش تحقیق
این تحقیق از نوع میدانی است و روش این تحقیق از نوع علی- مقایسه ای(پس رویدادی) و ابزار اندازه گیری متغیر های مورد نظر آن پرسشنامه است.متغیر های پیش بین(مستقل) در این پژوهش ویژگی های شخصیتی والدین، مهارتهای مقابله ای و میزان استرس والدین است که در واقع رابطه آنها با اختلال سلوک نوجوانان آنها که دراین تحقیق متغیر ملاک(وابسته) است، مورد بررسی قرار می گیرد.
۳-۲ جامعه آماری
جامعه آماری این تحقیق شامل والدین نوجوانانی است که با تشخیص داشتن اختلال سلوک به کلینیک های بالینی یا مراکزمشاوره ای ناحیه ۵ شهر اصفهان مراجعه می کنند.
۳-۳ روش نمونهگیری و حجم نمونه
روش نمونه گیری ما روش نمونه گیری هدفمند است. نمونه گیری هدفمند یعنی اینکه پژوهشگر بر اساس اطلاعات قبلی از جامعه یا با عنایت به هدف های معین، داوری شخصی خود را برای انتخاب نمونه به کار می گیرد و اطلاعات او می تواند به انتخاب یک نمونه ی معرف جامعه کمک کند. در این روش، نمونه انتخاب شده معرف جامعه نیست اما در عین حال، به کمک آنها می توان اطلاعاتی را درباره افراد جامعه جمع آوری کرد. در واقع قضاوتهای پژوهشگر بر اساس اطلاعات قبلی او، مبنای انتخاب نمونه است حجم نمونه ۱۰۰ نفر می باشد(۵۰ نفر والدین نوجوانان عادی و۵۰ نفر والدین فرزندان دارای اختلال سلوک). (دلاور ۱۳۸۵،۱۲۰).
۳-۴ روش اجرای پژوهش
در این پژوهش از میان تمام نوجوانانی که به مراکز مشاوره آموزش و پرورش ناحیه ۵ شهر اصفهان ارجاع داده شده بودند تست اسکید گرفته شد سپس از میان افرادی که نمره لازم را در این آزمون کسب کرده بودند (۵۰ نفر از ۱۰۷ نفر مراجعه کننده) انتخاب شدند. سپس از والدین آنها خواسته شد که پرسشنامه های مورد نظر را درباره خود کامل کنند سپس همین کار روی ۵۰ نفر از والدینی که دارای نوجوان عادی بودند اجرا شد. لازم به ذکر است که این خانواده ها از نظر سن، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی و طبقه اجتماعی و شغل همتا شده بودند. بنابراین ملاک ورود به این پژوهش تنها داشتن نوجوان مبتلا به اختلال سلوک بود که توسط چک لیست اسکید که خود روان پزشک با آنها مصاحبه کرده و این را تشخیص داده است، ملاک خروج داشتن هر گونه اختلال دیگر غیر از اختلال سلوک در نوجوانان و والدین آنها بود.
مقنن برای جلوگیری از افشای مسائل اخلاقی و منافی عفت و در جهت حمایت از اعتقادات مذهبی جامعه، بازرسی منازل متهمین به جرائم منافی را برای ضابطین دادگستری مطلقاً ممنوع اعلام کرده است.
ماده ۴۳ در این خصوص مقرر می دارد: «در غیر موارد منافی عفت، دادرسان و قضات تحقیق میتوانند اجرای تفتیش یا تحقیق از شهود و مطلعین یا جمع آوری اطلاعات و دلایل و امارات جرم و یا هر اقدام دیگری را که برای کشف لازم بدانند با تعلیمات لازم به ضابطین ارجاع کنند.
تبصره: تحقیق در جرائم منافی عفت ممنوع است مگر در مواردی که جرم مشهود باشد و یا دارای شاکی خصوصی که در مورد اخیر توسط قاضی دادگاه انجام میگیرد.
اختیارات ضابطین قضائی برای بازرسی منازل در تحقیق جرم مشهود به دلیل لزوم فوریت رسیدگی و فوق العاده بودن آیین دادرسی در این نوع جرائم بسیار وسیع است.[۱۲۳]
ماده ۲۱ قانون آیین دادرسی کیفری موارد ذیل را جرم مشهود دانسته است.
۱- جرمی که در مرئی و منظر ضابطین دادگستری واقع شده باشد یا بلافاصله مأمورین یاد شده در محل وقوع حضور یابند یا آثار جرم را بلافاصله پس از وقوع مشاهده کنند.
۲- در صورتی که دو نفر یا بیشتر که ناظر وقوع جرم بوده اند یا مجنی علیه بلافاصله پس از وقوع جرم شخص معینی را مرتکب جرم معرفی نماید.
۳- بلافاصله پس از وقوع جرم علائم و آثار واضح یا اسباب و دلایل جرم در تصرف متهم یافت شود یا تعلق اسباب و دلایل یاد شده به متهم محرز شود.
۴- در صورتی که متهم بلافاصله پس از وقوع جرم قصد فرار داشته یا در حال فرار، پس از آن دستگیر شود.
۵- در مواردی که صاحبخانه بلافاصله پس از وقوع جرم ورود مأمورین را به خانه خود تقاضا کند.
۶- وقتی متهم ولگرد باشد.
در جرائم مشهود نظر به اینکه ضابطان موظف به اقدامات و تحقیقات فوری هستند، اختیارات بیشتری به آنان واگذار گردیده است.
نخست اینکه ضابطان باید اقدامات و تحقیقاتی را که فوریت دارد به عمل آورند و در آن راستا و در صورت لزوم می توانند نسبت به ورود و تفتیش منازل و اماکن و نیز جلب اشخاص حتی بدون اجازه مقام قضائی و به طور کلی نسبت به جمع آوری دلایل اقدام کنند. و پس از ورود مقام قضائی موظفند در اسرع وقت وقوع جرم را به اطلاع او برسانند و تحقیقات انجام شده را تسلیم او نمایند.[۱۲۴]
قسمت اخیر ماده ۱۸ قانون آ. د. ک در این خصوص مقرر می دارد: «… در خصوص جرائم مشهود تمام اقدامات لازم را به منظور حفظ ادوات و آثار و علائم جرم و جلوگیری از فرار متهم یا تبانی معمول، تحقیقات مقدماتی را انجام و بلافاصله به اطلاع مقام قضائی می رسانند.»
در جرم مشهود بازرسی منازل برای دسترسی به متهم باید با اجازه صاحبخانه یا متصرف قانونی صورت پذیرد مگر اینکه بیم فرار متهم باشد و ضابطین ناگزیر شوند برای جلوگیری از فرار متهم وارد منزل شوند که در آن مخفی شده است.
هر گاه علائم و امارات وقوع جرم مشهود باشد یا اطلاعات ضابطین دادگستری از منابع موثق نباشد. در این حال قبل اطلاع دادن موضوع به مقام قضائی صرفاً می توانند تحقیقات لازم را بدون اینکه حق دستگیری یا ورود به منزل کسی را داشته باشند به عمل آورند و نتیجه را به مقامات بالا گزارش دهند. (ماده ۲۲)
ماده ۲۴ قانون آ. د. ک برای تفتیش منازل و اماکن و اشیاء، اخذ مجوز را فقط در مورد جرائم غیر مشهود لازم دانسته است و از مفهوم مخالف این ماده عدم نیاز به اخذ مجوز قضائی استنباط می شود.
حسب بند ۵ ماده ۲۱ یکی از مصادیق جرم مشهود زمانی است که بلافاصله پس از وقوع جرم صاحبخانه ورود مأمورین را به خانه خود تقاضا کند این مورد با تمامی مصادیق دیگر ذکر شده از نظر منشأ مجاز بودن بازرسی متفاوت است.
در تمامی موارد دیگر ضرورت حفظ نظم عمومی و حقوق قربانیان و کشف حقیقت بازرسی منازل بدون مجوز مقام قضائی را توجیه میکند اما در بند ۵ ماده ۲۱ رضایت صاحب حق نسبت به اینگونه مداخلات در حقوق و آزادی های وی آن را موجه می سازد و چنین رضایتی باید به صورت صریح و با اراده آزاد داوطلبانه اعلام شود.
البته باید گفت وجود چنین قواعدی به طور دقیق راه سوء استفاده و نقض حریم خصوصی افراد را باز میگذارد. وجود ابهامات بسیار در مصادیق جرائم مشهود و تشریفات بازرسی منازل، مزید برعلت است[۱۲۵]
بند دوم: ضرورت بازرسی
ورود و تفحص در منزل آنگاه مجاز است که بر حسب دلایل ظن قوی به کشف جرم و یا اسباب و آلات یا دلایل ارتکاب آن یا دستگیری در منزل وجود داشته باشد. بدیهی است محدوده روان شناختی این ظن تصور به تجارب قدرت استنباط علمی، قضائی، قضات و ضابطان بستگی دارد.[۱۲۶] ماده ۹۶ قانون آ. د.ک در این خصوص مقرر می دارد: «تفتیش و بازرسی منازل، اماکن و اشیاء در مواردی به عمل میآید که حسب دلایل، ظن قوی به کشف متهم یا اسباب و آلات و دلایل جرم در آن محل وجود داشته باشد.»
همانگونه که ملاحظه میگردد اختیارات ضابطان و مقامات قضائی در بازرسی از مکانهای خصوصی مطلق نیست و به تصریح ماده باید میان بازرسی ار مکان خصوصی و یافتن متهم یا ابزار و وسایل جرم رابطه منطقی برقرار باشد.
به عبارت دیگر باید ظن قوی مبنی بر وجود متهم یا ابزار و وسایل و دلایل جرم نزد وی وجود داشته باشد.
بر این اساس جهات قانونی برای بازرسی منازل را می توان به شرح ذیل برشمرد.
۱- کشف متهم: نخستین جهات قانونی که بازرسی منازل و اماکن را بدون نیاز به اجازه صاحبخانه در کلیه جرائم توصیه می نماید زمانی است که جرمی واقع شده و این ظن قوی وجود دارد که می توان متهم را در منزل مسکونی دستگیر نمود. در مواردی نیز که مرتکبین جرم متعدد هستند، امکان دستگیری حتی یک نفر از مباشرین، معاونین برای بازرسی کفایت می کند.
۲- جمع آوری دلایل: گاهی هدف از بازرسی جمع آوری دلایل و اسباب و اموال حاصله از جرم برای انتساب عمل مجرمانه به متهمین است. از این رو قانونگذار در مواردی که ظن قوی بر کشف اسباب و آلات و دلایل جرم نظیر مال تخریب شده، چاقو بکار رفته در قتل، خون، و… در منزل مسکونی افراد وجود داشته باشد، تفتیش منازل متهم و سایر افراد را مجاز دانسته است.
۳- کشف جرم: یکی از جهات قانونی برای شروع به تحقیقات و رسیدگی به جرائم، اعلام و اخبار ضابطین دادگستری یا اشخاصی که از قولشان اطمینان حاصل شود. در مواردی که اعلام کننده جرم شاهد قضیه نبوده، به صرف اعلام نمی توان شروع به تحقیق نمود. مگر اینکه دلایل صحت ادعا موجود باشد.[۱۲۷]
در این موارد مقام قضائی می تواند برای کشف جرم دستور تفتیش منازل را صادر کند. مورد دیگری که مقام قضائی ممکن است به منظور کشف جرائم، اقدام به تفتیش منازل یا صدور مجوز بازرسی نماید حالتی است که هویت گزارش دهندگان و نویسندگان اعلام جرم مشخص نیست اما دلالت بر وقوع جرمی کند که موجب اخلال در نظم و امنیت عمومی است.
یا دارای قرائنی باشد که به نظر قاضی برای شروع تحقیق کفایت می کند.
گاهی متهم با مراجعه به دادگاه اقرار به انجام جرمی نظیر قتل و جعل می نماید که در این موارد به صرف اقرار، تعقیب مقر امری منطقی نیست بلکه گاهی ضرورت دارد برای کشف جرم مثلاً کشف جسد مقتول یا اسناد مجعول که در منزل فرد قرار دارد حکم به بازرسی آن داد تا مشخص شود که آیا واقعاً جرمی اتفاق افتاده است یا اینکه متهم به دلایلی نظیر بیماری های روانی اقدام به اقرار نموده است در نتیجه یکی از جهات اصلی بازرسی منازل را باید کشف جرائم دانست.
یکی دیگر از شرایط ماهوی تفتیش منازل این است که تفتیش منازل با حقوق اشخاص دیگر مزاحمت ننماید و در صورت تزاحم نیز از حقوق آنها مهم تر باشد این شرط در ماده ۹۷ قانون پیش بینی شده که از لحاظ حقوق بشر جالب توجه است.
به موجب این ماده: «چنانچه تفتیش و بازرسی به حقوق اشخاص مزاحمت نماید، در صورتی مجاز است که از حقوق آنها مهم تر باشد.»
بند سوم: تعین زمان و مکان بازرسی
مطابق ماده ۱۰۰ ق.آ.د.ا.ک، بازرسی در روز به عمل می آید و هنگام شب در صورتی انجام میشود که ضرورت اقتضاء کند و دادرس مکلف است که جهت ضرورت را در صورت مجلس قید کند.
به نظر میرسد که روز هنگام طلوع تا غروب آفتاب را در بر میگیرد. بر پایه این ماده، در هر صورت ضرورت، بازرسی در شب نیز ممکن است. قید جهت ضرورت در صورت مجلس امکان نظارت بر تصمیم دادرس را فراهم می سازد و اگر وی مرتکب تقصیر یا اهمال شود، قابل تعقیب انتظامی خواهد بود. در صورت، اگر بازرسی بر خلاف ضرورت و به دستور مقام قضائی انجام گرفته باشد، قانون آیین دادرسی ضمانت اجرایی برای دلایل به دست آمده بدین شیوه در نظر نگرفته است، حال آنکه لازم است برای شیوه های غیر قانونی به دست آوردن دلایل، لااقل ضمانت اجرای بطلان تحقیقات را در نظر گرفت.
امروزه، رویه قضایی جهت ضرورت بازرسی شبانه را بیش تر ناظر به جرم های سازمان یافته و قاچاق مواد اعتیاد آور میدانند که در حال توسعه و گسترش اند. البته محدودیت هایی بر بازرسی شبانه وارد است و باید ضمانت اجراهایی در صورت تخطی از آن قواعد پیش بینی شود.[۱۲۸]
گفتار دوم: تشریفات قانونی بازرسی از اماکن خصوصی
برای بازرسی منازل علاوه بر شرایط ماهوی،شرایط شکلی و تشریفاتی نظیر حضور متصرفین، شرایط شکلی مجوز، ارائه مجوز، تنظیم صورت مجلس و غیره نیاز است که در ذیل می آید:
بند اول: حضور مالک یا متصرف در محل بازرسی
برای جلوگیری از سوء استفاده احتمالی و تضمین حق های دفاعی صاحب مکان خصوصی، حضور گواه هنگام بازرسی الزامی است. بر پایه ماده ۹۸ ق. آ.د.ک بازرسی در حضور متصرف قانونی و گواهان تحقیق و در غیاب وی در حضور ارشد حاضران به عمل می آید.مطابق این ماده، چنانچه مالک یا متصرف قانونی از قبیل مستأجر در محل حضور داشته باشد، بازرسی باید با حضور آنان انجام شود. این پرسش مطرح است که چنانچه هیچ شخصی در محل بازرسی نباشد، تکلیف چیست؟ قانونگذار در این مورد حکمی را مقرر نکرده است، در حالی که به نظر می رسد وجود گواه هنگام بازرسی در جهت تضمین حقهای دفاعی صاحب مکان خصوصی ضروری باشد.
ماده ۹۸ مقرر می دارد: «تفتیش و بازرسی در حضور متصرف و شهود تحقیق و در غیاب وی در حضور ارشد حاضرین به عمل می آید. تفتیش و بازرسی اماکن نیز حتی المقدور با حضور صاحبان یا متصدیان آنها انجام می شود.»
تبصره ماده نیز اشعار میدارد: «هرگاه در محلی که از آن تفتیش و بازرسی به عمل آید کسی نباشد و تفتیش و بازرسی نیز فوریت داشته باشد، قاضی میتواند با قید مراتب در صورت جلسه دستور باز کردن محل را بدهد.»
علاوه بر شهود و متصرفین قانونی، افرادی که در امر جزائی دخیل هستند می توانند در محل تفتیش و بازرسی حاضر باشند، یعنی شاکیان پرونده نیز همانند متهمین و شهود حق حضور دارند. اما سایر اشخاص جز با رضایت متصرف قانونی، حق حضور نخواهند داشت.
ماده ۹۹ ق. آ.د.ک این شرط را با این عبارت مورد تأکید قرار داده است: «اشخاصی که در امر جزائی دخیل هستند می توانند در موقع تفتیش و بازرسی حاضر باشند ولی سایر اشخاص نمی توانند داخل شوند مگر با اجازه متصرف قانونی.»
قانونگذار تعداد شهودی که باید به هنگام بازرسی حاضر باشند تعیین نکرده است اما به نظر می رسد می توان به دو شاهد بسنده کرد. تکلیف موردی که متهم همسر نداشته یا بزرگترین عضو خانواده در منزل نباشد در قانون مشخص نشده است. ظاهراً باید حضور دو تن شاهد را مشروط به آنکه از افرادی که تحت تسلط اداری- قضائی مقام تفتیش کننده نباشند کافی شناخت.[۱۲۹]
در صورتیکه متصرفین قانونی اماکن یا متصدیان آنها دستور قاضی را در باز کردن محل ها و اشیای بسته اجرا ننمایند، قاضی می تواند دستور باز کردن را بدهد ولی مکلف است حتی المقدور از اقداماتی که باعث ورود خسارت می شود احتراز نماید.(ماده ۱۰۲)
بند دوم: شرایط شکلی مجوز بازرسی
وجود مجوز برای ورود به اماکن و منازل، به دلیل همراه بودن آن با نقض حقوق و آزادی ها و افشای اطلاعات خصوصی افراد، با هدف حمایت کیفری از این حقوق و اطلاعات مقرر شده است. مستنبط از کلیات قانون آیین دادرسی کیفری، قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی (مصوب ۱۳۸۳) باید دارای شرایط زیر باشد:
- کلیه مشاوران بازاریابی شرکت های خصوصی ودولتی
- تعریف واژه ها و اصطلاحات
۱-۷-۱- تقاضای پنهان مشتریان:
در بعضی از موارد مشتریان تقاضایی دارند اما چون تابه حال هیچ یک از شرکتها به آن تقاضا توجه نکرده اند، این تقاضا به صورت نهفته و پنهان مانده است ولی به محض اینکه شرکتی محصولی را برای پاسخ به این تقاضا ارائه می کند شاهد این هستیم که با هزینه تبلیغات بسیار اندک مشتریان برای ابتیاع آن محصول علاقه مندی نشان می دهند(کاتلر،۱۳۹۲).
۱-۷-۲- بانکداری الکترونیک:
بانکداری الکترونیک فراهم آوردن امکان دسترسی مشتریان به خدمات بانکی با بهره گرفتن از واسطه های ایمن و بدون حضور فیزیکی می باشد(نوریس و هلدن[۱۱]،۲۰۰۱). در واقع بانکداری الکترونیک اشاره می کند به ارائه خدمات به مشتریان از طریق کامپیوتر و یا تلویزیون(آلن و همکاران،۲۰۰۱).
۱-۷-۳- سودمندی ادراک شده
درک مفید بودن درجه ای است که افراد به این اعتقاد می رسند که، استفاده از یک سیستم بخصوص می تواند موجب افزایش عملکرد شغلی و یا زندگی شخصی وی شود(القهدانی[۱۲]،۲۰۰۱). سودمندی ادراک شده توانایی پیش بینی پیامد های طولانی مدت فعالیت های جاری است. به عبارتی سودمندی ادراک شده شناخت فرد از سودمندی رفتار حاضر او برای تحقق اهداف ارزشمند آینده است(نقش و طرخان،۱۳۸۹).
۱-۷-۴- کیفیت خدمات
گرونروز (۱۹۸۴) کیفیت خدمات را به عنوان یک ملاحظه داوری از یک فرایند ارزشی که مشتریان مقایسه می کنند انتظاراتشان را با خدماتی که آنها درک کرده اند از چیزهایی که انها دریافت کرده اند نتیجه می دهد. گرونروز همچنین پیشنهاد داده که کیفیت خدمات افتتاح می کند که می تواند دو بخشی باشد : کیفیت اجرائی (چه چیزی انجام شده) و کیفیت کارکردی (چگونه آن انجام شده ).
۱-۷-۵- ارتباطات کارکنان
لافری(۲۰۰۴)ارتباطات کارکنان را به عنوان کیفیت برقراری تعامل کارکنان با مشتریان معرفی نموده است.
۱-۷-۶- انتظارات مشتریان:
هرت لاین و فرل[۱۳](۲۰۰۸) انتظارات مشتری را به این صورت تعریف نموده اند: درجه ای که یک کالا و یا خدمت می تواند انتظارات مشتریان را برآورده سازد. درک انتظارات مشتریان از خدمات و کالاهای موسسات و سازمان ها و همچنین چگونگی شکل گیری آن دارای اهمیت بالایی می باشد.
- خلاصه فصل
مشتری از عناصر مهم مورد توجه مدیران هر سازمانی می باشد. حال سازمان هایی می توانند در امور بازاریابی بخصوص بازارگردی دارای مزیت رقابتی باشند که بتوانند نیازهای مشتریان را قبل از درخواست آنان تشخیص دهند. که این تقاضا ها در قالب تقاضای پنهان معرفی می شود. در این فصل از تحقیق به بررسی کلیاتی از طرح تحقیق پرداخته شده است. ابتدا مسئله اصلی تحقیق بازگو گردید و سپس اهمیت پرداختن به این موضوع ارائه شد. در مراحل بعدی اهداف و فرضیه تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و قلمرو پژوهش در قالب قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی بیان شد. در نهایت تعاریف مربوط به متغیر های تحقیق ارائه شد.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه:
خدمات امروزه به عنوان بخش مهمی از اقتصاد کشورها مطرح است و کیفیت خدمات در زمان حاضر پیش نیاز موفقیت در دنیای پر رقابت خدمات می باشد. تحقیقات مختلف نیز در این زمینه نشان داده است که کیفیت خدمات می تواند منجر به رضایت و به دنبال آن وفاداری مشتریان و همچنین جذب مشتریان جدید شود و در این صورت بنگاه های خدماتی می توانند با اثربخشی بیشتری به ادامه ی فعالیت بپردازند. بنابراین شناسایی ادراکات و انتظارات مشتریان از موضوعات و مفاهیم اساسی در مدیریت این سرمایه های انسانی بنگاه های خدماتی بوده و آثار و نوشته های بسیاری در خصوص ادراکات و انتظارات از سوی دانشمندان مختلف مطرح شده که در آنها هم از نظر تئوریک و هم از نظر تجربی، فنون انگیزشی مورد استفاده توسط مدیران برای بهبود عملکرد کارکنان و روش های شناسایی انتظارات و ادراکات مشتریان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مطالعه ی ادراکات و انتظارات مشتریان از این جهت حایز اهمیت است که صنعت بانکداری به عنوان صنایع خدماتی بیش از دیگر صنایع به ارائه ی خدمات مطلوب به مشتریان وابسته اند و در صورتی که این مهم تحقق نیابد، صنعت بانکداری با مشکل مواجه خواهد شد چرا که با حضور مشتریان است که این صنایع پا بر جا می مانند. در این فصل از تحقیق به بررسی مبانی نظری تحقیق پرداخته می شود.
۲-۲- بازاریابی
بازاریابی، نقش مهمی را در موقعیت های مهمی ایفا می کند. بازاریابی در موسسات غیر انتفاعی نظیر دانشگاهها، مکان ها مانند کلیساها و موزه ها، افکار و عقاید اشخاص مانند انتخابات کاربرد دارد(بیردن و همکاران[۱۴]،۲۰۰۱،ص۱۴). بازاریابی عامل اصلی موفقیت حرفه ای است.واژه بازاریابی به معنی فروختن نیست بلکه به معنای تامین نیازهای مشتری است. سازمان های مدرن با رقابت فزاینده ای روبرو هستند و موفقیت از آن سازمان هایی خواهد بود که بتوانند به بهترین نحو ممکن، خواسته های مشتری را درک و بالاترین منفعت را برای مشتریان هدف خود تامین کنند. هدف بازاریابی، درک مشتریان به نحوی است که کالا یا خدمات ارائه شده، دقیقا مناسب آنها باشد و کالا یا خدمت بتواند، خود را به فروش برساند. این مساله بدان معنا نیست که فروش و تبلیغات فاقد اهمیت اند، بلکه این دو فقط بخشی از ترکیب بزرگتر بازاریابی اند، ترکیبی که شامل مجموعه ای از ابزارهای بازاریابی است که برای تاثیر در محیط بازار با هم تلفیق می شوند و به کار می روند.بازاریابی به عنوان فرآیندی مدیریتی اجتماعی تعریف می شود که به وسیله آن، افراد و گروه ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر به امر تامین نیازها و خواسته های خود اقدام می کنند(کاتلر و آرمسترانگ[۱۵]،۱۹۹۸).
تمرکز بر نیازهای مشتریان، عامل اصلی فلسفه بازاریابی است. امروزه بسیاری از سازمان ها و سازمان های خدماتی، مفاهیم جدید بازاریابی را پذیرفته اند و طبق آن عمل می کنند.آنها متوجه شده اند که تمرکز بر نیازهای مشتریان به معنی توجه به کیفیت و ارائه خدمت به مشتریان است، بنابراین هر سازمانی تلاش می کند که مشتری گرا باشد(روستا و همکاران،۱۳۸۱،ص۱۵)
بازاریابی عبارت است از یک فرایند اجتماعی و مدیریتی که بوسیله آن افراد وگروه ها نیازها و خواسته های خود را از طریق تولید، عرضه و مبادله کالاهای مفید و با ارزش،با دیگران تامین می کنند.(کاتلر،۱۳۸۵) ما در اینجا تعریف مدیریت بازاریابی را که به تایید انجمن بازاریابی آمریکا رسیده است استفاده می کنیم: مدیریت بازاریابی عبارت است از فرایند برنامه ریزی و اجرای پندار،قیمت گذاری،تبلیغات پیشبردی و توزیع ایده ها کالاها و خدمات، به قصد انجام مبادلاتی که به تامین اهداف انفرادی و سازمانی منجر گردد. به نظر می رسد به سه دلیل عمده واژه بازارگرایی نسبت به واژه بازار یابی گرایی ارجح است:
- همانطور که شاپیرو ( ۱۹۹۸ ) بیان می کند بازارگرایی تنها وظیفه واحد بازاریابی نیست، بلکه همه واحدهای سازمان در ایجاد هوشمندی بازار، اشاعه و پاسخگویی سریع به آن مشارکت دارند. بنابراین استفاده از واژه بازارگرایی هم محدود کننده است و هم گمراه کننده
- استفاده از واژه بازارگرایی، این دیدگاه را که در سازمان واحد بازاریابی از بقیه واحدها مهمتر است منتفی می کند. این عبارت، مفهوم بازارگرایی را از حوزه عمل واحد بازاریابی خارج می کند و آن را به همه قسمت های سازمان تسری می دهد .
- واژه بازارگرایی بر توجه به بازارها تاکید می کند که به بازاریابی از بقیه واحدها مهمتر است منتفی می کند. این عبارت، مفهوم بازارگرایی را از حوزه عمل واحد بازاریابی خارج می کند و آن را به همه قسمت های سازمان تسری می دهد(شاپیرو،۱۹۸۸).
۲-۳- بازار گرایی
بازارگرایی یکی از جنبههای فرهنگ سازمانی است که در آن کارکنان بالاترین ارزش را به سودآوری بنگاه و نگهداری مشتری از طریق ایجاد ارزش برتر میدهند. بازارگرایی یک نوع هنجار رفتاری است که در سرتاسر سازمان گسترش یافته و از طریق نوآوری پاسخگوی نیازهای حال و آتی بازار و مشتری است. سازمان های بازارگرا دارای مزیت رقابتی در سرعت پاسخگویی به نیازهای بازار و مشتریان میباشند؛ همچنین در پاسخ به فرصتها و تهدیدات بازار اثربخش عمل میکنند.
ارزش محوری در بازارگرایی این است که سازمان را در مقابله با شرایط کسب و کار جدید آماده میسازد و میتواند اطلاعات لازم را از بازار بهدست آورده و خود را آماده پاسخگویی به نیازهای بازار کند. این نوع فرهنگ بازارگرایی زمانی برای سازمان بهعنوان مزیت رقابتی مطرح است که غیر قابل تقلید، نادر و با ارزش باشد(اسلاتر،۲۰۰۱،ص۱۹).
بازارگرایی شامل سه جزء رفتاری مشتریگرایی،رقیبگرایی و هماهنگی بین وظیفهای و دو معیار تصمیم تمرکز بلندمدت و سودآوری میباشد .«بازارگرایی ایجاد هوشمندی در سراسر سازمان در ارتباط با نیازهای فعلی و آتی مشتری، نشر هوشمندی در بین بخشهای سازمان و پاسخگویی سراسری به آن هوشمندی است» . بازارگرایی نهتنها برای خارج از سازمان بلکه در داخل سازمان و نه تنها در بازارهای داخلی یک کشور و بلکه در بازارهای بین المللی و جهانی هم مورد توجه میباشد .
در خصوص بازارگرایی رویکردهای متعددی بصورت جداگانه و برخی هم بصورت رویکرد ترکیبی متشکل از مولفهها و ابعاد بیشتری نسبت به رویکردهای قبلی مطرح شده است(لافری و همکاران[۱۶]،۲۰۰۱).،اما از جامعیت لازم برخوردار نمیباشد.
۲-۳-۱- رفتارهای بازارگرایی
سلاتر[۱۷] به دو نوع رفتار بازارگرایی اشاره نموده است که در ادامه به بررسی آن می پردازیم.
رفتارهای سنتی بازارگرایی نسل اول بازارگرایی: سازمان هایی که رفتارهای سنتی بازارگرایی دارند، بر شناخت نیازهای اظهار شده مشتریان در بازار توجه دارند و اقدام به ساخت کالاها و ارائه خدماتی میکنند که بتواند آن نیازها را برآورده سازد . سازمان های بازارگرا با بررسی نیازها و خواستههای مشتریان، شناخت خودشان را نسبت به آنها افزایش میدهند و میتوانند کالاها و خدمات جدید را به تناسب بازار و مشتری ارائه دهند. در یک نگاه سطحی فعالیت سازمان های بازارگرا به نظر مفید میرسد، اما این نوع رفتارها بیشتر تمرکز بر ارضای نیازهای فعلی مشتریان دارد، به صورت انفعالی عمل میکند و بهدنبال یادگیری غیر منتظره است. مدیران و کارکنان فقط آنچه را میبینند که در منظر مشتریان جاری آنان قرار دارد و به ماورای آن توجهی ندارند. عیب این نوع رفتار بازارگرایی این است که باعث اضمحلال توانایی سازمان در نوآوری شده و بهعنوان تهدیدی برای سازمان محسوب میشود. سازمان های بازارگرای سنتی از پژوهشهای بازار برای شناخت نیازهای عینی مشتریان و از سنجش رضایت مشتریان برای شناخت مسائل و مشکلات آنان استفاده میکنند. این نوع رفتارها نمیتوانند منجر به توسعه فرایندهای محصول جدید، نوآوری، یادگیری سازمانی و موفقیت در فروش محصول جدید باشد.
رفتارهای مدرن بازارگرایی نسل دوم بازارگرایی: نسل دوم سازمان های بازارگرا، خود را متعهد به شناخت نیازهای اظهار شده و نشده مشتریان، تواناییها و برنامههای رقبا و ارزیابی اطلاعات بازار میکنند. این سازمانها دائما از طریق آگاه ساختن سازمان و هماهنگی فعالیت بخشهای سازمان با یکدیگر، به ایجاد ارزش برتر برای مشتریان میپردازند. سازمان های بازارگرای نسل دوم بهطور وسیع به کنکاش بازار پرداخته، افق زمانی بلند مدت داشته و بیشتر در بازار نفوذ میکنند.
تکنیکهای پژوهشی نسل دوم سازمان های بازارگرا مشابه تکنیکهای پژوهشی نسل اول سازمان های بازارگراست. البته نسل دوم سازمان های بازارگرا از تکنیکهای دیگری برای شناخت نیازهای آشکار نشده مشتریان استفاده میکنند، مثلاً آنها از نزدیک، مصرف کالا و خدمات را مشاهده میکنند تا اینکه بتوانند اطلاعات لازم را از خواستهها و نیازهای مشتریان کسب کنند. معمولاً این نوع اطلاعات به شیوه پژوهشهای سنتی بهدست نمی آید.
در بازارگرایی جدید، سازمان های بازارگرا با مصرفکنندگان بالفعل و بالقوه ارتباط نزدیک دارند و مصرفکنندگان را مشتریان بالقوه یا بالفعلی میدانند که دارای نیازهای ارضا نشدهای میباشند که نحوه برآوردن نیازهایشان را در بازار مورد مقایسه قرار داده و راه حل مطلوب جهت برآوردن آن نیازها را از سازمان انتظار دارند. سازمان های بازارگرای نسل دوم از تکنولوژی پیشرفته برای برقراری ارتباط با مشتری استفاده میکنند. البته سازمان های بازارگرای نسل دوم نمیتوانند بهطور کامل نسبت به پویایی بازار و نوسان های آن اطلاع داشته باشند.
بنابراین از یادگیری غیر منتظره و اکتشافی برای دستیابی به نتایج مطلوب استفاده میکنند. این سازمانها همواره یافتههای خود را بر اساس دانش و بینش جدید اصلاح میکنند.
نسل دوم سازمان های بازارگرا بهدنبال کشف بازارهای ناشناخته میباشند. تجدید ساختاری این سازمانها بر اساس محصولات و بازارهای جدید است. تمام سیستمهای اطلاعاتی سازمان های بازارگرای نسل دوم در جهت ایجاد تجربه رضایت بخش برای مشتری، جمع آوری اطلاعات مربوط به مشتری و انجام اصلاحات لازم در این زمینه سازماندهی شده است.
در این دوره برای بسیاری از جاسوسان صنعتی، داشتن اطلاعات پیرامون توسعه محصول جدید، نحوه ایجاد ارزش برای مشتری سازمان های رقیب، مشکل چندانی محسوب نمیشود. آنها بسادگی قادر میباشند رضایت مشتری و رفتار خرید او را ارزیابی کنند. با این اوصاف بازارگرایی یک نوع فرهنگسازی سازمانی است که رفتارهای فردی را جهت ایجاد ارزش برتر برای مشتری فراهم ساخته و در نهایت منجر به عملکرد بهتر برای سازمان میشود(نارور و اسلاتر[۱۸]،۱۹۹۰،ص۲۵).
۲-۳-۲- پیش زمینه های بازارگرایی
پیش زمینه های بازارگرایی عواملی هستند که سطح و میزان بازارگرایی یک شرکت را افزایش داده یا کاهش می دهند. چه عواملی برخی از شرکت ها را نسبت به برخی دیگر بازارگراتر می سازند؟ آیا این عوامل به عنوان کاتالیزور عمل می کنند یا به عنوان بازدارنده؟ علی رغم اهمیت این سؤالات، تحقیقات تجربی کمی در مورد این موضوع انجام شده است. یکی از این تحقیقات توسط کهلی و جاورسکی ( ۱۹۹۰ ) به انجام رسیده است. با مرور ادبیات موضوع و انجام مصاحبه با مدیران مختلف، این دانشمندان به این نتیجه رسیدند که ۳ مجموعه مهم از پیش زمینه ها وجود دارند که بر بازارگرایی تأثیرگذارند، این مجموعه ها عبارتند از:
عوامل مربوط به مدیریت عالی سازمان، پویایی های بین بخشی و سیستم های سازمانی.
پویایی های بین بخشی مثل تعارض میتواند مانع بازارگرایی شود. از طرف دیگر، ارتباطات بین بخشی می تواند سطح بازارگرایی را افزایش دهد. آخرین مجموعه یعنی سیستم های سازمانی شامل زیرمجموعه هایی مثل بخش بندی، رسمیت و تمرکز است که به نظر می رسد مانع بازارگرایی شرکت می شوند. در عوض پیش بینی می شود سیستم های پاداش مبتنی بر بازار بتوانند بازارگرایی را افزایش دهند(رجوعی،۱۳۸۹).
۲-۳-۳- ساخت مفهوم بازارگرا
پذیرفته شدهترین تعریف از فرهنگ سازمانی در رشته بازاریابی عبارت است از:
۱-باعث می شود تا مجرم به مجازات اصلی خود که مورد نظرشارع ویکی ازارکان قانونی تلقی میشود ،برسد.
۲-این کاربرای او ودیگران عبرتی قرارمیگیرد تاازانجام این عمل زشت سرباز زنند.
۳-موجبات کاهش جرم رادرجامعه فراهم می آورد.
ازسوی دیگر میتوان گفت،فلسفه ی مجازات یک مجرم میتواند ورود اذیت وآزار به اوباشد،پس بی حس کردن اعضاء هنگام اجرای حدیا تعزیردرحقوق اسلامی راهی نداردو به چند بیان می توان آن راتقریب کرد.
استدلال به آیات حدود
بیشتر آیات شریفه ای که متعرض بیان حدود شده اند، بر این نکته دلالت دارند که دردناک بودن کیفر و آزردن محکوم، شرط کیفرهای مقرر بوده و جزو مفهوم آنها است. در آیات مربوط به حد زنا و فحشا، تعبیر عذاب و ایذا آمده است:
الزانیه والزانی فاجلدوا کل واحد منهما ماه جلده ولا تاخذکم بهما رافه فی دین الله ان کنتم تومنون بالله والیوم الاخرولیشهد عذابهما طائفه من المومنین. زن و مرد زناکار را هر یک،صد تازیانه بزنید و در اجرای احکام دین خدا نسبت به آنان رحم نورزید اگر به خدا و آخرت ایمان دارید، و باید گروهی از مومنان شاهد عذاب کشیدن آنان باشند. ممکن است گفته شود که عنوان جلد (تازیانه) دلالت صریحی بر شرطیت دردناک بودن وآزار داشتن ندارد در پاسخ باید گفت: ذیل آیه صریحا عذاب کشیدن را بیان کرده است، بلکه صدر آیه نیز به قرینه ولاتاخذکم بهما رافه دلالت بر عذاب دارد.
در آیه مربوط به لعان آمده است: ویدروا عنها العذاب ان تشهد اربع شهادات بالله انه لمن الکاذبین. یعنی اگر چهار شاهد سوگند به اسم الله یاد کردند که شوهر دروغ می گوید، عذاب از زن برداشته می شود.
مسأله دوم :بی حس کردن محکوم هنگام اجرای قصاص
آنچه اجمالا از ادله تشریع قصاص به دست می آید این است که بدون شک، قصاص حق خاصی است که برای مجنی علیه بر جانی قرار داده شده است. همچنین جای اشکال نیست که در قصاص، همگونی و برابری (مماثله و مساوات) در کمیت و کیفیت میان جنایت وکیفر آن لحاظ شده است. با توجه به این دو مقدمه، استدلال شده که در مورد قصاص، مجنی علیه یا ولی او حق دارد هنگام اجرای قصاص، جانی را از انجام عمل بی حسی باز دارد زیرا جنایت او به همین گونه و بدون بی حس کردن بود. بلی اگر جنایت بابی حس کردن مجنی علیه صورت گرفته باشد، جایز است جانی نیز به هنگام اجرای قصاص،خواستار بی حس کردن خود شود. بر این استدلال دو اشکال شده است:
اشکال اول: دلیلی نداریم که مثلیت و همگونی میان جنایت و کیفر در تمام خصوصیات و اوصاف و اندازه درد، شرط شده باشد. آنچه دلیل بر آن اقامه شده فقط شرط مماثله در عضو مورد قصاص و نیز در قیمت و دیه آن است مثلا اگر مردی دست زنی را قطع کرد و زن خواست او را قصاص کند، مقدار تفاوت دیه دست مرد را می پردازدسپس او را قصاص می کند. اما دلیلی بر شرطیت مماثله بیش ازاین اندازه مانندمماثله در اندازه احساس درد یا مماثله در زمان مثلا قصاص در زمستان سرد یاتابستان گرم صورت گیرد، یا مماثله در مکان، وجود ندارد. آیه “فاعتدواعلیه بمثل مااعتدی علیکم". ناظر به احکام جنگ باکفار است نه به احکام قصاص و جنایاتی که میان افراد صورت می گیرد.
اشکال دوم: دلیل داریم که در باب قصاص، مماثله و همگونی در مقدار درد و رنج شرط نشده است. پاره ای از روایات باب قصاص دلالت بر آن دارند که قصاص قاتل، فقط کشتن او است نه شکنجه و مثله کردن او حتی اگر او هنگام ارتکاب جنایت، چنین کرده باشد. در روایت صحیح حلبی از امام صادق(ع) آمده است:
قال: سالناه عن رجل ضرب رجلا بعصا فلم یقلع عنه الضرب حتی مات ایدفع الی ولی المقتول فیقتله؟ قال: نعم ولکن لایترک یعبث به ولکن یجیز علیه بالسیف. حلبی می گوید: از امام صادق(ع) پرسیدیم: مردی با عصا مرد دیگری را زد و آن قدر او رازد تا مرد، آیا قاتل به ولی مقتول سپرده می شود تا او را بکشد؟ امام(ع) فرمود:بلی، اما قاتل را در اختیار نمی گذارند تا با او بازی کند با شکنجه او را بکشد،ولی می تواند او را با شمشیر بکشد.
باتوجه به ماده ۱۴قانون مجازات اسلامی که قصاص رااینگونه تعریف کرده است که: قصاص کیفری است که که جانی به آن محکوم میشود وبایدبا جنایت او برابرباشد،بنابراین مثلیت وهمگونی میان جنایت وکیفر درتمام خصوصیات واوصاف واندازه ی درد تفاوتی ندارد.
۲-۴-کیفیت اجرا وشرایط اختصاصی حد رجم
۲-۴-۱- شرایط اختصاصی حد رجم
رجم به معنی سنگسار نمودن است .حدزنادرمواردزیر رجم است:
الف)زنای مردمحصن،یعنی مردی که دارای همسردائمی است وبا اودرحالی که عاقل بوده جماع کرده است وهروقت که بخواهدمی تواند با اوجماع کند.
ب) زنای زن محصنه بامردبالغ، زن محصنه زنی است که دارای شوهردائمی است وشوهر با زن درحالی که عاقل بوده با اوجماع کرده است وامکان جماع باشوهر رانیز داشته باشد.[۸۵]
درنحوه ی مجازات رجم ،باید مسائل زیر مورد توجه قرارگیرد:
الف}نحوه ی چال نمودن محکوم علیه
برای اجرای حد رجم مرد رابایدتاپهلوگاه دفن نمود.ازظاهر روایات وارده وهمچنین دیگر عبارات فقها چنین استفاده می شود که دفن زن ومرد به نحوی که بیان می گردد واجب است. ازسوی دیگر اخباروارده درخصوص کیفیت دفن، واجب مطلق بوده وبدان لحاظ به هرکیفیتی که مجرم رادرزمین دفن کنند به واجب عمل شده است.[۸۶]به هرحال مرد رابایدتا نزدیکی کمر درگودال دفن کنند وسپس رجم نمایند.[۸۷]
نکته قابل تذکر این است که دردفن مرد تاکمر، غایت درمغیا وارد نمی باشدلذا باید حقوان{پهلوگاه ها}ازخاک بیرون بمانند. بدیهی است که دستان مجرم دربیرون از گودال خواهدماند.
ب}نحوه ی چال نمودن محکوم علیها
زن محکوم به حد رجم راتاصدر یعنی سینه، در گودال دفن می نمایند به عبارت دیگر تانزدیکی سینه محکوم علیها درگودال دفن می شود،سپس اقدام به رجم ایشان خواهدشد.همان طوری که قبلاً بیان داشتیم دفن کردن شامل خود سینه یاصدر نمی شود بلکه بنا به تصریح ماده۱۰۲ قانون مجازات اسلامی زن راتانزدیکی سینه درگودال دفن می کنند.
ج}شرایط ومشخصات سنگ مورد استفاده دررجم
بنابه تصریح ماده ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی ، بزرگی سنگ در رجم نباید به حدی باشد که بااصابت یک یا دو عدد شخص کشته می شود؛همچنین کوچکی آن نباید به اندازه ای باشد که نام سنگ برآن صدق نکند.
د}مباشرین اجرای رجم
اگر رجم باشهادت شهودثابت شود بدواًشهود سنگ می زنند بعد حاکم وسپس دیگران ودرصدق ابتداء نمودن به رجم،نسبت به امام {حاکم} وشهود،مسمّای زدن کفایت می کند یعنی یک ریگ هم که مبتدی بزند کافی است.[۸۸]
مستحب است که جماعتی که برای اجرای رجم حضورداشته باشند وکسانی مبادرت به رجم مجرم نمایند که خود حدی ازحدود الهی رابر ذمه نداشته باشند. ضمناًمطابق فتوای مقام معظم رهبری مأمورین نیروی انتظامی نیزفرقی باسایرین نداشته ومی توانند محکوم به رجم راسنگسارنمایند.
ه} فرارمحکوم علیها ازگودال
فرارمحکوم علیها همچون جنون، علی الاصول مانع اجرا ومسقط کیفر نمی باشد.
ماده ۲۸۹ قانون آیی دادرسی کیفری دادگاههای عمومی وانقلاب مقررنموده :«جنون بعدازصدورحکم وفرارمحکوم علیه درحین اجرای حکم موجب سقوط مجازات تعزیری نمی باشد»درسایرجرائم نیزهیچ قانونی، مشعربرجواز سقوط مجازات درمورد فرارمحکوم وجودندارد وهرزمان که محکوم فرارکرد، اقدامات قانونی جهت رسیدگی وی واجرای مجازات به عمل می آید.بنابراین فرارمحکوم ،مانع قانونی برای اجرای حکم تلقی نمی گردد. بااین حال درخصوص جرم زنای محصن ومحصنه،چنانچه محکوم به رجم ازگودال فرارکند، درصورتی که جرم،بااقرارمتهم ثابت شده باشد،برای دستگیری وبرگرداندن محکوم، هیچگونه اقدامی صورت نمی گیرد وفرارمحکوم ،مانع اجرای حکم وموجب سقوط مجازات می گردد.ماده۱۰۳قانون مجازات اسلامی مقررنموده است:«هرگاه کسی که محکوم به رجم است ازگودالی که درآن قرارگرفته است،فرارکند، درصورتی که زنای او به شهادت شهود ثابت شده باشد برای اجرای حدبرگردانده میشود.اما اگربه اقرارخود اوثابت شده باشد،برگردانده نمی شود.»[۸۹]
۲-۴-۲-وضعیت اجرای حد رجم درقانون جدید مجازات اسلامی
یکی از مهمترین تغییرات قانون، حذف مجازات سنگسار است. البته طی چند سال گذشته، این مجازات اجرا نمی شد و قضات سعی می کردند از مجازات های جایگزین استفاده کنند. در قانون جدید که قرار است به صورت آزمایشی اجرا شود هیچ اشاره ای به حکم رجم یا سنگسار نشده است. در ماده ۲۲۵ قانون جدید بدون هیچ اشاره ای به مجازات سنگسار آمده است.
حد زنا در موارد زیر اعدام است.
الف- زنا با محارم نسبی که موجب اعدام زانی و زانیه است.
ب-زنا با زن پدر که موجب اعدام زانی است.
ج-زنای مرد غیر مسلمان با زن مسلمان که موجب اعدام زانی است.
د- زنای به عنف یا اکراه از سوی زانی که موجب اعدام زانی است.
در این نوشتار به طور خلاصه به مبانی مجازات رجم و نقد آن اشاره می شود. (قسمت عمده مطالب، از مقاله دکتر محقق داماد در باب مجازات سنگسار برداشت شده است).
نکته بسیار مهم که در ابتدا به آن باید اشاره شود این است که، رجم مستند قرآنی ندارد و فرقههای اسلامی نیز رجم را نه به استناد قرآن، بلکه به استناد سنت پیامبر اثبات کردهاند.
در کشور ما در سال های اولیه دهه ۱۳۸۰( ه ش)، دولت، با تعریف و راه اندازی طرح تکفا، تلاشی جهت حضوری برجسته و رسمی درصحنه فناوری اطلاعات کشور به انجام رساند، این حمایت باعث بکارگیری و به نوعی پیشرفت فناوری در سازمان ها و دستگاه های دولتی شد.
با وجود نیاز به اجرای چنین بررسی هایی در سازمان ها و مخصوصا در سازمان های دولتی، تا کنون تحقیقات اندکی در مورد همسویی در دستگاه ها اجرا شده است. در بررسی دلایل این کمبود، می توان به عامل مهم جوانی صنعت فناوری اطلاعات در کشور اشاره کرد.
در این فصل پژوهشگر به طور خلاصه و با توجه به موضوع پژوهش، به بیان مسأله اصلی پژوهش و اهمیت و ضرورت پژوهش و همچنین به تعریف متغیرها، فرضیات و اهداف
می پردازد.
۱-۲- عنوان تحقیق
بررسی همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات واستراتژی های کسب و کار سازمان (مورد مطالعه : بانک ملی استان سمنان)
۱-۳- بیان مسأله
در دهه ی اخیر بحث همسویی فناوری اطالاعات و اهداف سازمانی بیشترین دغدغه بوده است ، که توسط مدیران کسب و کار وسیستم های اطالاعاتی گزارش شده است.طبق نظر چان[۱](۲۰۰۷) “همسویی استراتژیک سیستم های اطالاعاتی، یکی از ده چالشی می باشد که مدیران فناوری اطلاعات با آن مواجه هستند” بنابراین، همسویی یک مفهوم مبهمی است که درک و اندازه گیری آن مشکل میباشد.همسویی، بررسی همسانی استراتژی ها و ساختارهای سازمانی و استراتژی ها و ساختارهای فناوری اطلاعات با تمرکز بر روی مسائلی چون تناسب یا عدم تناسب جایگاه فناوری اطلاعات در سازمان، چگونگی و روابط موجود برای گزارش دهی در ساختار واحد فناوری اطلاعات، تمرکز یا عدم تمرکز خدمات فناوری اطلاعات و درک متقابل فناوری اطلاعات از کسب و کار و بالعکس است.بررسی میزان همسویی سیستم های اطلاعاتی و تکنولوژی اطلاعات با کسب و کار سازمان در جهت شناسایی نقاط ضعف و قوت سازمان و ارائه ی راه حل ها و پیشنهادهای مناسب در فرایند همسویی جهت افزایش کارایی سرمایه گزاری سازمان در بخش فناوری اطلاعات انجام میشود. اغلب سازمان ها تشخیص داده اند که مسئله اصلی آن ها داشتن استراتژی کسب و کار مناسب یا معماری سیستم های اطلاعاتی سطح بالا نیست، بلکه این دو باید به گونه ای با یکدیگر تلفیق و تعریف شوند که اطمینان لازم را جهت حضور رقابتی در بازار امروزی فراهم
کند ، باوجود اینکه سازمان ها به اهمیت همسویی استراتژی کسب و کار و فناوری اطلاعات پی برده اند، به نظر آن ها تحت کنترل درآوردن قابلیت های فناوری اطلاعات در جهت کسب منافع بلند مدت سخت یا غیر ممکن میباشد.اگرچه فناوری اطلاعات قدرت بکارگیری در همه ی صنایع و بازارها را دارد.(لوفتمن و بریر [۲]،۱۹۹۹،۱۳)
مقاومت سازمانی و ارائه اطلاعات ناصحیح و حتی ساختگی، عدم احساس نیاز به لزوم انجام پژوهش ها و تحقیقات در حوزه ی فناوری اطلاعات توسط سازمان، داشتن ماموریت صرفا بصورت گفتاری و نوشتاری، انجام کارهای خارج از حوزه ی وظایف استاندارد و اهداف سازمان باعث ایجاد ابهاماتی برای تهیه اطلاعات صحیح و قابل اطمینان برای واحد فناوری اطلاعات میشود که درنتیجه واحد فناوری اطلاعات نمی تواند به درستی پشتیبان کسب و کار و استراتژی های آن باشد.
مراکز علمی نیز به موضوع همسویی توجه لازم را داشته اند. کینگ[۳](۱۹۷۸)، دیوید و السون[۴](۱۹۸۵)، هندرسون و نکاترامن(۱۹۹۲)، ریچ و بنبست[۵](۲۰۰۰) و… در تحقیقاتشان ابزارهای لازم جهت دستیابی به همسویی و تاثیر آن بر خروجی سازمان را بررسی کرده اند، در این تحقیق، محقق در پی آن است تا ضمن مطالعه ی کتابخانه ای وسیع و جامع همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش متغیرهایی تحت عنوان «استراتژهای سازمان[۶]، استراتژی های فناوری اطلاعات[۷]، زیر ساختهای سازمان[۸]، و زیر ساخت های فناوری اطلاعات[۹] » در قالب یک مدل مورد بررسی قرار گرفت. که این مدل بر گرفته از مدل همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار هندرسون و نکاترامن (۱۹۹۳) با تغییرات پیشنهادی استاد راهنما می باشد،که دلیل اصلی این تغییرات کاهش تعداد متغیر های پژوهش وکاهش دشواری و مشکلات انجام آن می باشد. مسئله اصلی پژوهش این است که آیا همسویی استراتژیک بین فناوری اطلاعات و سازمان وجود دارد یا نه؟
۱-۴-ضرورت و اهمیت تحقیق
همسویی استراتژی فناوری اطلاعات با استراتژی کسب و کار به عنوان مهم ترین بحث پیش روی مدیران فناوری اطلاعات و کسب و کار نه تنها در امریکا بلکه در اروپا و بخش های دیگر جهان مطرح میباشد. اگر بازگشت سرمایه گذاری فناوری اطلاعات تابعی از همسویی استراتژیک باشد ، آنگاه هر اقدامی جهت افزایش ارزش تجاری فناوری اطلاعات در چارچوب میزان همسویی فناوری اطلاعات با استراتژی سازمان مورد ملاحظه قرار می گیرد.
(استراسمن[۱۰]۱۹۹۷،۶۲) این نکته را در این بحث مورد توجه قرار داده است که اگر"نتیجه ی دستاوردهای همه ی پروژه های نرم افزاری بطور مشخص با برنامه ها و الزامات بودجه ای سازمان مرتبط شوند، سرمایه گذاری نرم افزاری می تواند به عنوان یک عامل در راستای تغییرسازمانی مطرح شده و از هزینه های مجزا و جزیره ای اجتناب شود.”
براساس این بحث سازمان هایی که براهداف فناوری اطلاعات تمرکز بیشتری دارند، همسویی استراتژیک بالاتری را در سازمان خود تشخیص داده اند.
(کی بورا،[۱۱]۲۰۰۰،۴۵) مطرح کرد که سنجش دقیق همسویی استراتژیک به جهت پیچیدگی ها و عوامل متعدد تاثیر گذار سازمان، دست نیافتنی است که این تبادلات سازمانی بسیار پیچیده میباشد، زیرا هم استراتژی و هم سایر سطوح عملیاتی در مجموعه سازمان بر روی آن ها تاثیر گذار میباشد.
باتوجه به این نکات، تعیین عوامل مختلف که سازمان ها باید در نظر بگیرند، خود یک موضوعی است که محققین، وقت قابل توجهی را پیرامون آن صرف کرده اند و ما برآنیم که همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار را شناسایی و ارزیابی کنیم.
بسیاری ازجنبه های همسویی کسب وکار و فناوری اطلاعات بررسی شده است. (چان و همکاران،۱۹۹۷،۳۷) میزان انطباق استراتژی های فناوری اطلاعات با استراتژی های کسب وکار را اندازه گیری کرده اند، برخی از محققین بر اهمیت همسویی ساختاری تاکید داشته و پیشنهاد دارند که ساختارهای فناوری اطلاعات با ساختارهای کسب و کار سازمان همسو باشد (برودبنت ویل،۱۹۹۴،۱۹).
در حال حاضر سازمان های ایرانی اقدام به سرمایه گذاری در بخش فناوری اطلاعات نموده اند. چنانچه بتوان با بکار گیری مدلی سرمایه گذاری های فوق را به گونه ای هدایت کرد که بیشترین بازدهی سرمایه و کارایی را به حاصل آورد ، کمک بسیاری به سازمان ها در جهت پیشبرد و پیاده سازی سیستم های اطلاعاتی خواهد شد. علاوه براین کسب و تجربه ی روشی برای استفاده عملی از مدل های بررسی همسویی و اشنایی با مشکلات موجود در تحقیق و پژوهش در سازمان های دولتی، گامی موثر در استفاده ی بهینه و مفید از منابع موجود و قابل حصول در سازمان ها میباشد.
طبق نظر (کلمن و پاپ[۱۲]، ۲۰۰۶،۹۶)، اگرچه مفهوم اصلی همسویی استراتژیک بیش از دو دهه قبل مطرح شده، اما تحقیق در این حوزه همچنان برای مدیران اجرایی شرکت ها و سازمان ها جهت دستیابی به همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب وکار ارزشمند میباشد.
شناسایی و مطالعه ی همسویی استراتژیک، فرایند های کلیدی و عوامل سازمانی مرتبط با آن می تواند برای حوزه ی دانشگاهی و صنعت کشور مفید باشد.
در این پژوهش سعی شده است تا با ارائه یک مدل مفهومی مبتنی مدل همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار هندرسون و نکاترامن (۱۹۹۳)، با تغییرات پیشنهادی استاد راهنما (حذف برخی از رابطه های غیر ضروری) همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و سازمان مورد بررسی قرار گیرد.
۱-۵- اهداف تحقیق
-
- بررسی وضعیت استراتژی های کسب و کار سازمان
-
- بررسی وضعیت زیر ساخت های سازمان
-
- بررسی استراتژی های فناوری اطلاعات سازمان
-
- بررسی وضعیت زیر ساخت های فناوری اطلاعات
-
- بررسی تناسب میان استراتژی های کسب و کار با زیر ساخت های سازمان
-
- بررسی تناسب میان استراتژی های فناوری اطلاعات با زیر ساخت های فناوری اطلاعات
-
- بررسی یکپارچگی کارکردی میان استراتژی های کسب و کار با استراتژی های فناوری اطلاعات
-
- بررسی یکپارچگی کارکردی میان زیر ساخت های سازمان با زیر ساخت های فناوری اطلاعات
۱-۶- سوالات تحقیق
-
- آیا استراتژی های کسب و کار در سازمان به درستی تعریف شده است؟
-
- آیا زیرساخت های سازمانی در سازمان به درستی تعریف شده است؟
-
- آیا استراتژی های فناوری اطلاعات در سازمان به درستی تعریف شده است؟
-
- آیا زیر ساخت های فناوری اطلاعات در سازمان به درستی تعریف شده است؟
-
- آیا بین استراتژی های کسب و کار و زیر ساخت های سازمان تناسب وجود دارد؟
-
- آیا بین استراتژی های فناوری اطلاعات و زیر ساخت های فناوری اطلاعات تناسب وجود دارد؟
-
- آیا استراتژی های کسب و کار با استراتژی های فناوری اطلاعات یکپارچه هستند؟
-
- آیا زیر ساخت های سازمان با زیر ساخت های فناوری اطلاعات یکپارچه هستند؟
۱-۷- فرضیه های تحقیق
-
- استراتژی های کسب و کار در سازمان به درستی تعریف شده.
-
- زیرساخت های سازمانی در سازمان به درستی تعریف شده.
-
- استراتژی های فناوری اطلاعات در سازمان به درستی تعریف شده.
- زیر ساخت های فناوری اطلاعات در سازمان به درستی تعریف شده.