منظور از برج کوکنار، شکل ظاهری کوکنار است که به برج شباهت دارد.
معنی بیت: زهد متعصبانه زاهد مانند افیون کار کرد یا این که بدون انعطاف بودن و خشکی زاهد سبب هلاکت او شد.
۵۴۰- چار چشم شدن: کنایه از دقّت بسیار داشتن، مشتاقانه و با همه حواس انتظار کشیدن.
چار ابرو: استعاره از محبوب نو خط که موهای پشت لبش تازه در آمده است.
۵۴۲- معنی مصرع دوم : خار به سبب سرکشی خود از شعله آتش که همچون او سرکش است به کیفر رسید و سوخت.
مفهوم بیت: تاکید بر ترک سرکشی و غرور.
۵۴۳- زخم زره : منظور حلقه های زره است که به زخم شباهت دارد.
۵۴۴- گره شدن دانه در دهان : کنایه از ساییده نشدن و خرد نشدن آن.
۵۴۵- از آن جا که چوب چنار جوهردار و اصیل نیست نمی توان از آن شمشیری آبداده و تیز ساخت.
۵۴۶- تیغ کوه به معنی بلندی کوه است.
تیغ کشیدن: ایهام دارد.
۵۴۷- آبشار: ۱٫رودی که در مسیر خود از بلندی به پایین فرو ریزد. ۲٫سنگ مشبّک که بر دهانه ناودان ها نصب می کنند.
از آن جهت که آب از سنگ مشبّک عبور می کند مشبهٌ به زره شده است.
ابر تیغ: اضافه تشبیهی.
باریدن آب: استعاره تبعیّه از فرود آمدن تیر.
۵۴۸- دست و پا زدن: کنایه از سعی و تلاش نمودن.
مضمون این بیت، بیتی از اشعار دلانگیز مولانا را فرا یاد می آورد:
دوست دارد یار این آشفتگی | کوشش بیهوده به از خفتگی |
۵۵۰- پوست کنده، هر چند صفت «سخن» است، اما در کنار واژه «مار» ایهام تناسب لطیفی خلق می کند. مار در فرهنگ شاعران پارسیگو، نماد دارایی و گنج و ثروت است.
۵۵۱- زهر خند: خنده ای را گویند که از روی قهر و غضب و خجالت کنند. (برهان)
۵۵۲- احول: لوچ ، دوبین، کسی که همه چیز را دوتایی می بیند. (فرهنگ فارسی معین)
دو چار شدن: دچار. ملاقات ناگهانی و بدون انتظار. ملاقات کردن دیگری را در راه . (ناظم الاطباء(
معنی بیت: هرکس با من ملاقات می کند، مانند چشم شخص دو بین همه چیز را دوتایی می بیند .بدین ترتیب لیاقت خود را از آنچه که حقیقت وجودی اوست ، بیشتر می بیند.
۵۵۷- آب خمار: آبی که به وقت نئشگی می نوشند یعنی آب بی نئشه و بی کیف.
۵۵۸- رو دادن: کنایه از ظاهر شدن، پیش آمدن.
معنی بیت: وقتی دچار محنت و سختی شدی خود را آزار نده و غرق در سختی ها نشو زیرا همان محنت و بسته شدن کار سبب گشایش کار تو می شود مانند انگشت که بندهای آن واسطه گشایش گره های کار است.
۵۶۰- معنی بیت: طوطی در مقابل قلم من شکستگی زبان خود را اظهار می نماید ؛یعنی، توان برابری و مقابله کردن در شیرین زبانی و خوش کلامی با قلم مرا ندارد.
۵۶۱- معنی بیت: کسی که به درم ( مجازاً پول و ثروت )تکیه می کند از باغ زندگی جز فقر و تنگدستی ثمره دیگری به دست نمی آورد.
در چوب چنار نقوش مدوّری مانند درم وجود دارد و پنجه چنار که معروف است با دست تناسب دارد.
۵۶۲- معنی بیت: هرکس که در فصل پاییز به باغ می رود سرو را بسان شیشه و گل های افتاده بر زمین را همانند شراب رنگین تصوّر می کند.
۵۶۳- سفید شدن چشم : کنایه از کورشدن و نابینایی.
مفهوم بیت: این سفیدی چشم فرهاد است که از جوی شیر ظاهر می شود.
۵۶۵- خانه دار: کسی که پاسبانی خانه به عهده او باشد، کسی که امور خانه را با نظم و اقتصاد اداره کند(فرهنگ فارسی معین)
۵۶۷- پایم را در کفش گذاشته ام امّا از ضعف و ناتوانی نمی توانم قدم بردارم.
۵۷۳- منظور از شراب نیم رس، شراب خام و ناتمام که هنوز به پروردگی نرسیده باشد.
دماغ رسیدن : سرخوش شدن و شکفته کردن دماغ . (آنندراج ). مست و سرخوش شدن . (ناظم الاطباء) (غیاث)
بیا که مایــــــه هر گونه انتعاش تویی که بی تو می نرسد هیچم از شراب دماغ
(واله هروی)
۵۷۴- پر طوطی ما برای زخم قفس، حکم مرهم بر طرف کننده زنگار پیدا کرد؛ یعنی ، من به میل خودم ، خواهان قید و بند شدم.
سینه افگار قفس: آرایه تشخیص.
۵۷۶- معنی بیت: ای طاووس، گرفتاری دام را انتخاب کن تا به قفس برسی.