(3-11)
قدم ششم: محاسبه جمع سطر ها و ستون ها (riو ci)
پس از تشکیل ماتریس رابطه کل، جمع سطرهای این ماتریس(ri)، نشان دهنده کل تاثیری است که معیار i ام روی معیارهای دیگر داشته است و جمع ستون های این ماتریس (cj)، نشان دهنده، کل تاثیری است که معیار j ام از معیارهای دیگر دریافت کرده است.
قدم هفتم: محاسبه ri+cj و ri-cj و وزن شاخص ها:
در این مرحله میزان ri+cj و ri-cj و وزن شاخص ها محاسبه و در جدول وارد می شود .
قدم هشتم: رسم دیاگرام رابطه علی و معلولی:
دیاگرام نشان دهنده رابطه علت و معلولی بین معیارها می باشد بطوریکه محور افقی نشان دهنده ri+cj و محور عمودي نشان دهنده ri-cj ميباشد. معيارهايي كه بالاي خط افق قرار دارن نشان دهنده علتها و معيارهايي كه پايين خط افق قرار دارن نشان دهنده معلولها ميباشد.
قدم نهم: محاسبه مقدار آستانه p و رسم نمودار CRM[27]
هر یک از درایه ها در ماتريس رابطه کل اين اطلاعات را به ما ميدهد كه عامل i عامل j را تا چه اندازه تحت تاثير قرار ميدهد. جهت تعيين مقدار آستانه p جهت جداسازي علتهاي كوچك، تنها عواملي كه مقدار تاثيرشان در ماتريس رابطه کل بزرگتر از مقدار آستانه (p) باشد در نمودار CRM نمايش داده می شود. مقدار p برابر ميانگين عناصر ماتريس رابطه کل تعريف ميشود.
3-8-7روش ویکور فازی[28]:
اپریکوویک[29] و تزنگ[30] در سال 1988 روش ویکور را ارائه و سال های 2004،2003،2002و 2007 این روش را توسعه دادند . این روش که مبتنی بر برنامه ریزی تواقی مسائل تصمیم گیری چند معیاره است مسائلی با معیارهای نامتناسب و ناسازگار را مورد ارزیابی قرار می دهد .در شرایطی که فرد تصمیم گیرنده قادر به شناسایی و بیان برتی های یک مسئله در زمان شروع و طراحی آن نیست ،این روش می تواند به عنوان ابزاری موثر برای تصمیم گیری مطرح شود .
3-8-7-1 حل روش ویکور فازی:
قدم اول تشکیل ماتریس تصمیم :
با توجه به تعداد معیارها ،تعداد گزینه ها و ارزیابی همه گزینه ها برای معیارهای مختلف ،ماتریس تصمیم به صورت زیر تشکیل می شود:
که در آن عملکرد گزینه i(i=1,2,3,…..n) در رابطه با معیار j(j=1,2,3,….m) می باشد
قدم دوم: بي مقياس نمودن ماتريس تصميم گيري:
در اين گام بايستي ماتريس تصميم گيري فازي را به يک ماتريس بي مقياس شده فازي تبديل نمائيم. براي به دست آوردن ماتريس، بایستی مراحل زیر طی شود:
مرحله اول:تعيين بهترين و بدترين مقدار برای هر معیار:
بهترين و بدترين هريک از مقادير در هر معيار شناسايي شده و به ترتيب و ناميده ميشود.
در صورتی که معیار jام، معرف سود باشد و از روابط زیر بدست می آید:
i=1,2,….,n for (سود باشند) (3-12)
i=1,2,…., for (سود باشند) (3-13)
ولی در صورتی که معیار j ام، معرف هزینه باشد و از روابط زیر بهدست می آید:
i=1,2,….,n for (هزینه باشند) (3-14)
i=1,2,….,n for (هزینه باشند) (3-15)
مرحله دوم :به دست آوردن مقادیر نرمالیزه شده
اگر باشد، مقادیر نرمالیزه شده بدین صورت به دست می آید:
برای معیارهای معرف سود: (3-16)
برای معیارهای معرف هزینه: (17-3)
قدم سوم : محاسبه مقادیر و :
اگر و باشد :
(3-18)
(3-19)
قدم چهارم : محاسبه
اگر باشد:
(3-19)
که :
(3-20)
(3-21)
(3-22)
(3-23)
پارامترV وزنی برای بیشینه مطلوبیت گروهی است که مقدار آن می تواند بین 0 و 1 باشد
قدم پنجم : فازی زدایی مقادیر R، S و Q :
مقادیر فازی S ، R و Q با توجه به فرمول زیر قطعی میشوند:
اگر باشد. ( یک عدد فازی است).
) (3-24
قدم ششم : رتبه بندی نزولی گزینه ها بر اساس مقادیر R، S و Q :
در این گام گزینه ها برا ساس مقادیر R، S و Q رتبه بندی میشوند.
قدم هفتم : گزینه نهایی :