“
۲-۲-۹- ویژگی های شغل
ویژگی های شغل نیز از جمله عامل های دیگری هستند که ممکن است منجر به استرس شغلی شوند. نتایج به دست آمده از تحقیقات وبررسی ها گویای آن است که جنبههای معینی از محیط کار در استرس شغلی نقش دارند . این ویژگیها سه دسته گوناگون را تشکیل میدهند که به طور خلاصه عبارتند از :
۲-۲-۹-۱- آهنگ کار
از عاملهایی که همواره در مشکل های مرتبط به استرس دخالت دارند دست کم سه عامل از آهنگ کار ناشی می شود : عامل اول: فقدان ناآشکار کنترل . عامل دوم : تعداد دفعات تکرارکار است . عامل سوم فشار یا بار کاری است که فرد شاغل در رابطه با آهنگ کار احساس میکند . کارگرانی که با آهنگی کار میکنند که آکنده از فشار یا بسیار پر زحمت است به احتمال زیاد بیش از همه در معرض استرس کار قرار می گیرند .
۲-۲-۹-۲- تکرار کار
یعنی تعداد دفعات تکرار در کار یکی از ویژگی های شغل است که میتواند عامل مؤثری در استرس شغلی باشد . هرچه شغل معین تکراری تر باشد به احتمال بیشتری در پیدایش استرس نقش دارد .
۲-۲-۹-۳- نوبت کاری
کار در ساعت هایی خارج از ساعات معمولی کار روزانه ،عامل دیگری است که منجر به استرس شغلی می شود . نوبت کاری ممکن است موجب گردد که فرد شاغل دستخوش فشار های ناشی از زندگی خانوادگی شود مثلاَ شخص نتواند از عهده مراقبت از فرزندان و همسر خود برآید ویا مشکل های زناشویی بروز کنند ویا جدا افتادن از جامعه (قطع رابطه با دوستانی که در روز کار میکنند و محروم ماندن از کارهای گروهی اجتماعی و فعالیت های باشگاهی) یکی دیگر از عوامل نوبت کاری است.
۲-۲-۱۰- بررسی اثرات استرس شغلی
در استرس جسم و روان به تقاضاهای درونی و بیرونی با فشار پاسخ میدهند. استرس هنگامی رخ میدهد که فرد واکنشهای خود را در مواجهه با محرکهای درونی و بیرونی ناتوان ببیند که همانا پیامد آن از دست رفتن تعادل روانی فرد است. این امر به حدی بوده است که بعضی از محققین مثل هلمز و راهه شدت محرکهای خارجی (استرسورها) و افزایش کمی آن ها را عامل خطری برای بروز بیماریهای روان تنی دانسته اند.
در چنین مواردی عواملی از قبیل توانایی مقابله فرد با این محرکها، برداشت ذهنی وی از محرک بیرونی، حمایت اجتماعی و خانوادگی، سن، وضعیت اقتصادی، طبقه اجتماعی و وجود اختلالات روانی در فرد میتوانند تاثیرپذیری شخص را از استرس کم یا زیاد نمایند.
کار و پیشه به عنوان مهمترین عامل شکل دهنده هویت اجتماعی، منبع تامین کننده زندگی و شکل دهنده روابط اجتماعی، برای هر فرد تلقی میگردد. چرا که نه تنها افزایش مشکلات شخصی کارائی فرد را در محیط کاری کاهش میدهد بلکه با ایجاد اختلال در روابط خانوادگی چرخ معیوبی را دامن خواهد زد. به همین دلیل است که امروزه توجه به محیطهای شغلی و شرایط کار کارکنان و کارگران امری است که به منظور بالا بردن کیفیت کار، حفظ سلامت و بهداشت کارکنان و به منظور بهره جویی بیشتر و بهتر از طول مدت سنوات کاری مورد توجه قرار گرفته است.
شناخت و چاره جویی برای عوامل مخرب روانی و فیزیکی- شیمیائی شرایط کاری و ایجاد قوانین و ضوابط جدید همگی در جهت تامین اهداف فوق بوده است. بنابرین جنبه روانی و اجتماعی محیط کار میتواند سبب آزار فرد بیش از هر چیزی گردد. این موضوع در اغلب مشاغل و شرایط محیط کار صدق دارد به خصوص در مجتمع های بزرگ، صنایع و کارخانهها پررنگ تر میگردد. شناخت اثرات سوء اختلالات و مشکلات روانی در کیفیت و کمیت کار کارکنان، برای استرسهای شغلی در کارکنان درمانی و بیمارستانی و شناخت روش های مقابله با استرسها و آموزش مهارتهای لازم برای اینکار میتواند از کاهش استرس های احتمالی و یا کمک به افراد برای مقابله با استرس را به دنبال داشته باشد.
صاحبنظران مختلف معتقدند که در زندگی همه افرادی که دارای شغلی هستند استرس وجود دارد و به گونه های مختلف برآنها فشار وارد میکند. تحولات شغلی مانند تغییرات سازمانی، تغییرات حقوق و دستمزد، ترفیعات شغلی، کاهش یا افزایش نیروی انسانی و دگرگونیهای اجتماعی، موضوعهائی هستند که به شکلی بر فرد فشار آورده و او را دچار آشفتگی، نگرانی، تشویش و اضطراب می کند، این نگرانیها در مشاغل مختلف متفاوت میباشد، یعنی بعضی از مشاغل دارای استرس بیشتر و مشاغل دیگر استرس کمتری دارند .
به طور کل می توان چهار عامل عمده که سبب استرسهای شغلی میگردند تعیین نمود :
-
- تغییر در مدیریت و سیستم سرپرستی که خود تغییر در سازمان شغلی را به دنبال دارد.
-
- تفاوت بین شکل انجام کار و سیاستهای کاری.
-
- آگاهی فرد از دوران استراحت و بازنشستگی
- تحول در روند کار در اثر پیشرفت تکنولوژی
از طرف دیگر، استرسها از جمله استرسهای شغلی میتوانند اثرات تخریبی در اندامهای بدن داشته باشند. مثلاً استرس حاد میتواند باعث اسپاسم سم عروق کرونر و مرگ ناگهانی شود. یا اینکه یکی از مهمترین علت از کارافتادگی و مرگ ومیر در جوامع غربی بیماریهای قلبی میباشد، که فاکتورهای مهمی در بروز حمله قلبی نقش دارد به طوری که استرسهای ناشی از کار. استرس مداوم میتواند موجب آسیب به دستگاه گوارشی، افزایش خون، تغییرات قند خون و موارد دیگر گردد .
در مطالعه ملکوتی و همکاران (١٣٧٣) با کارمندان اداری و درمانی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان نشان داده شد که استرس شغلی بالاتر با اضطراب و افسردگی بیشتری همراه است، کارکنان درمانی استرس شغلی بیشتری نسبت به کارکنان اداری داشتند. این محققین نتیجه گیری نمودند که استرس شغلی تاثیر مستقیمی بر پیدایش مشکلات روانی دارند. اینان معتقدند که وقتی که فرد همواره از وقوع احتمالی اشتباه در کار در اضطراب و تشویش دائم بوده و فکر میکند که نمی تواند مشکلاتش را با مسئولین بالاتر مطرح نماید، اعتماد به نفس خویش را در انجام وظایف محوله از دست داده و در پی احساس حقارت دچار افسردگی میگردد، که آن نیز به نوبه خود بر چرخه معیوب استرس شغلی و کاهش کارایی دامن خواهد زد.
تداوم این چرخه میتواند به مرور باعث فرسایش تواناییهای روانی و جسمانی کارکنان گردیده و پس از مدتی به اختلالات عصبی – روانی پایدار منتهی میگردد.
مطالعه ای مشابه در بیمارستانهای شیراز نیز حاکی از سلامتی روانی کمتر و استرس شغلی بیشتر میباشد ، همچنین استرس شغلی در کارکنان مجرد بیشتر بوده است. این محققین عوامل مؤثر در استرس شغلی کارکنان دانشگاه شیراز را موارد زیر برشمردند:
تحت فشار بودن برای انجام کار، انجام دو کار به طور همزمان، انجام کار در روزهای تعطیل، مغایرت نیازهای شخصی با نیازهای سازمان، عدم درک مشکلات کارکنان از سوی مدیریت، زیاد بودن حجم کار،اعمال روش های ضد و نقیض، عدم مشاوره سرپرستان با کارکنان در مورد تغییرات شغلی .در مطالعه ای در دانشگاه های علوم پزشکی تهران (ویسی و همکاران ۱۳۷۹) نتیجه گیری نمودند که استرس شغلی باعث خشنودی شغلی کمتر میگردد، و استرس شغلی بالاتر سلامتی روانی کمتر را به همراه دارد. اما کسانی که سرسختی روانی بالاتری داشته باشند سلامت روان و خشنودی شغلی بهتری خواهند داشت.
در مورد شغل معلمی نیز مطالعاتی صورت گرفته و نظریات زیادی ارائه شده است. به طور مثال کایریاکو و ساتکلیف (١٩٨٧) دو نوع عمده پاسخ در معلمان را ذکر میکنند.
“