- پیگیری تحقق سرمایه گذاری سازمان ملی زمین و مسکن در بافتهای فرسوده شهری
- پیگیری ارائه خدمات زیربنایی و محفوظ ماندن حق الامتیاز خدمات مذبور (آب، برق، گاز، تلفن و فاضلاب) ازدستگاههای مربوط
۲-۲-۸ ویژگی بافتهای فرسوده
-
- فرسودگی کالبد
-
- عدم دسترسی به درون بافت
-
- فقدان تاسیسات زیربناییمناسب
-
- مشکلات زیست محیطی و بالا بودن حجم آلودگی
-
- کمبود امکانات گذران اوقات فراغت
-
- فقر و محرومیت
-
- آسیب پذیری در برابر زلزله
-
- سرانه کم خدمات
-
- جمعیت فوق العاده ( تراکم بالای جمعیت)
۱۰ . تراکم ساختما نهای کم دوام
۱۱ . ناامنی و معضلات اجتماعی( جهان شاهی، ۱۳۸۲ : ۲۷ ).
با توجه به مرور منابع می توان گفت ویژگی های فرسودگی به قرار زیرند :
-
- کالبدفرسوده
-
- بافت فقدان تاسیسات زیربنایی مناسب
-
- زیرساختهای بافت فرسوده ازمتوسط شهربسیارکمتراست.
-
- وجودمشکلات زیست محیطی گسترده وآلودگی ناشی ازفقدان سیستم دفع آبهای سطحی وجمع آوری زباله
-
- عدم دسترسی مناسب به دلیل کمبود نعرض معابر
-
- آسیب پذیری مناطق فرسوده دربرابر زلزله
-
- تبدیل واحدهای مسکونی به کارگاه وانبار
-
- وجود زمینهای مخروبه وبایر وسیع که زمینه سازایجاد معضلات اجتماعی بود ه وموجب گسست دربافت محله شده اند.
-
- فقراقتصادی دربافت فرسوده، توان مشارکت ونظارت مردم راسلب می کند.
-
- افزایش شدت جرایم به دلیل تراکم جمعیت
-
- حرمت انسان دربافت فرسوده نادیده انگاشته می شود.
۲-۳ مروری بر ادبیات نظری
۲-۳-۱ رویکرد کارکردی –ساختی
در این نظریه جامعه به عنوان شبکه سازمان یافته ای از گروه های در حال همکاری و تعاون تلقی می شود که به شیوه ای تقریبا منظم و منطبق بر مجموعه ای از قوانین وارزشها که بیشتر اعضا در آن شریکند ، اطلاق می شود و به جامعه به عنوان سیستمی ثابت و در عین حال متمایل به سمت تعادل نگریسته می شود ، سیستمی که به شکل متوازن و هماهنگ عمل می کند . ( ارمکی ، ۱۳۸۳ : ۲۰ )
در این مکتب اگر تغییر اجتماعی خاصی ، نوعی تعادل موزون و سازگار ایحاد کند ، به آن تغییر به عنوان عاملی که دارای کارکرد مثبت است نگاه می شود ، اما اگر این تغییر باعث از بین رفتن تعادل گردد ، دارای کارکرد منفی است و اگر این تغییر هیچ نوع تأثیری نداشته باشد ، بدون کارکرد است . در یک نظام ممکن است احزاب سیاسی دارای کارکرد مثبت باشند و در مقابل ، سوء قصد و ترورهای سیاسی ، دارای کارکرد منفی باشند . کارکرد گرایان چنین سوالاتی را مطرح می کنند : چگونه رویه و نهاد خاص به برآوردن نیازهای جامعه کمک می کند ؟ چگونه با دیگر رویه ها و نهادهای جامعه متناسب است ؟ آیا تغییر ایجاد شده در رویه ها و نهادها به حال جامعه مفید یا مضر می باشد ؟( همان : ۲۲ )
تبیین : بر اساس این مکتب مداخلات اجتماعی در سطح شهرها به عنوان نیروهای تعادل بخش در سطح جامعه تعریف می شوند به این منظور که اجزای جامعه به شکل سیستماتیک حرکت بکنند و جامعه شاهد نوعی یکپارچگی باشد . در این مکتب فرسودگی در بافت بعضی محلات به عنوان کارکردی منفی یا کژکارکرد تلقی می شود .
شاید تاکنون در مورد هیچ نظریه ای مانند کارکردگرایی اختلافنظر و مشاجره بروز نکرده است، به نحوی که گروهی آن را به کلی مردود دانسته و برخی صاحبنظران از آن بهعنوان نظریهایجامع نام برده اند، علیرغم این همه اختلا ف آرا، کارکردگرایی به عنوان نظریه ای جا افتاده در قرن بیستم به حیات خود ادامه داده و رسمیت یافته است. این دیدگاه در اوایل قرن بیستم بر بسیاری از تحقیقات جغرافیایی تاثیر گذاشت. بر اساس این دیدگاه منطقه، یک واحد کارکردی در نظر گرفته می شود، یعنیارگانیسمی که بیش از مجموع بخشهای خودش بود( مهدیزاده، ۱۳۷۹ : ۷۳ ).
در این راستا براساس اصول خردگرایی و هزینه منفعت، نحوه استفاده و بهره گیری از اراضیشهری نیز به عنوان ابزاری در جهت تسهیل کارکردهایشهری و تقویت کاراییشهریتلقی گردید و ضرورت استفاده منطقی و بهینه از زمین و فضا در دستور کار قرار گرفت. با توجه به این اهداف، به تبع بهسازی و نوسازی بخش درونی شهر( بافت قدیم) هم مورد توجه قرار گرفت. در پرتو چنین نگرشی، این نظریه بیش از پیش در عرصه کاربریاراضیشهری و مرمت شهری قوت گرفت. در این دیدگاه احیای بافت قدیم فقط از طریق ساماندهیکالبدی و فضاییفعالیتهای مختلف شهر به منظور افزایش کارایی شهر و جلوگیری از بروز بی نظمی و آشفتگی درنظام کالبدی شهر صورت می گیرد. بدیهی است که این رویکرد به نقش زمینهایشهری، ضرورتاً به نوعی نگرش ایستا و یکجانبه می انجامد و ابعاد تاریخی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی بافت شهری را به طورواقعی کمتر مورد توجه قرار میدهد ( شماعی، پوراحمد، ۱۳۸۴ : ۱۶۰ ) .
تبیین : در ایننکته شکی نیست که کارکردگرایی این واقعیت را مخفیمی دارد که کیفیت ساختمانها محصول نظامی از قواعد زیباییشناسی خود آیین است که به صورتی پیوسته و سازگار اعمال میشود. بنابراین میتواننتیجه گرفت که از نظر کارکردگراها، بهسازی و نوسازی بافت قدیم بدونتوجه به گذشته و تاریخ و زمان، در راستای توسعه اقتصادی و کارکردیشهر انجام می شود و بدون توجه به موقعیت، مکان، فرهنگ و سنت، فقطو فقط معیارهایفنی و مهندسی و معیارهایکمی و کالبدی بافت قدیممورد اهمیت قرار میگیرد.
۲-۳-۲ نظریه بوروکراسی وبر و مشروعیت و اقتدار در سامانهای بوروکراتیک
برای شناخت نظام اداری و مسائل آن بایستی آن را در درون جامعه در ارتباط با آن تحلیل کرد تا نوع بوروکراسی ضعیف یا قدرتمند را در آن مشاهده کرد .
ماکس وبر نخستین جامعه شناس برجسته ای که بوروکراسی را به گونه ای نظام مند مطالعه کرده است عقلانی کردن را ویژگی برجسته ی جامعه ی مدرن می داند که بطور مشخص در بوروکراسی و فرایند بوروکراتیک شدن نمایان می شود . عقلانی کردن به نوبه ی خود در تمام روابط اجتماعی بر قدرت تاکید دارد . به نظر ماکس وبر ساختار بوروکراتیک باویژگی هایی که دارد :
۱ ) نتایج فعالیت های را برای رؤسا و سرپرستانی که در ارتباط با آن ها کار می کنند قابل محاسبه و پیش بینی می کند .
۲ )بااستفاده ازاین ساختار عملیات وفعالیتهای وسیعی را میتوان باحداکثرکارایی هماهنگ واجراکرد .
۳ )این ساختار می تواند برای اجرای انواع گوناگون فعالیت ها و وظایف رسمی مورد استفاده واقع شود . در سازمان های مذهبی ، ارتش ، احزاب سیاسی ، موسسات اقتصادی ، صنعتی ، تولیدی و سازمان های گوناگون دیگر.
ماکس وبر توسعه ی بوروکراسی مدرن را مهم ترین پدیده ی دولت مدرن غربی می داند . در واقع نیاز به کارایی در جامعه ی امروزی که چنین نقش اساسی و مهمی به سازمان بوروکراتیک داده است . به نظر وبر نظام سرمایه داری عقلانی ترین شالوده ی اقتصادی را برای شیوۀ سازماندهی و اداره ی بوروکراتیک فراهم می سازد . …. به عقیده ی وبر رشد و توسعه ی بوروکراسی گرایش عمده ی زمان ماست و نفوذ و قدرت بوروکراسی روز به روز در جامعه ی امروزی بیشتر می شود . (صبوری ، ۱۳۷۸ : ۷۳-۷۹ )
تبیین: در جامعه ی ایرانی نظام سیاسی خود به عنوان مانع کارایی بوروکراسی عمل می کند به این خاطر که تمرکز بیش از حد تصمیم گیری ها در مرکز و سطوح بالای اداری صورت می گیرد که می توان گفت غیر عقلانی است مانند رابطه مراکز قدرت در درون و بیرون یک سازمان و رابطه ها در نصب مدیران بدون درنظر گرفتن شایسته سالاری . بنابراین در جامعه ی ما ، ساختار اداری فقط دارای هزینه است و انجام کارها در آن با آسانی شکل نمی گیرد و به این دلیل که قوانین پیچیده ای تعریف شده است که برای انجام یک کار اداری عبور از این قوانین پیچیده که هر کدام در اختیار یک سازمان خاص است و هر سازمانی آن را به سازمان دیگر پاس میدهد دشوار است . در احیای بافت های فرسوده ما شاهد به تعویق انداختن تصمیمات مختلف ادارات و متصدیان مربوطه هستیم و تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها به کندی صورت می گیرد و یا مبتنی بر نظرات علمی تصمیم سازی نمی شود .
۲-۳-۳ رویکرد توانمند سازی
دیدگاه توانمند سازی بر پایه فقرزدایی استوار است و در توسعه پایدار انسانی محور با تکیه بر مشارکت شهروندان و شهر (مدیریت شهری) پیش می رود. بنا به تعریف، فرآیندی است که طی آن افراد از نیازها و خواسته هایدرونی خود آگاه می شوند، جرات دستیابی به هدف را در خود تقویت می کنند و از توانایی لازم برای عملی ساختن خواسته های خود برخوردار می شوند ( کتابی و دیگران: ۱۳۸۲، ۵ ). هدف از توانمندسازیمدنی افزایش احساس تعلق به محله و پاسخگویی مناسب اهالی به پرسش سهم دولت- سهم مردم در ساماندهیمحله است . آنچه در این رهیافت محوریت دارد، تاکید ویژه برافزایش درآمد و فقرزدایی خانوار است، که در این راستا آموزشهای حرفه ای و بالا بردن مهارت نیروی کار و کمک به آنان در دسترسی به منابع و سازماندهی و بازاریابی بهتر کسب و کارشان به ویژه با میانجی گری سازمانهایغیردولتی و محلی بسیار با اهمیت است. مهمترین اصول و ابعاد رهیافت توانمندسازی عبارتند از: مشارکت مردمی و برنامه ریزی با همکاری مردم، تمرکززدایی در تصمیم گیری، ارتقا موقعیت زنان و برابری جنسیتی، به رسمیت شناختن گروه های سنی اجتماع و ظرفیت سازی مدیریت محلی (زیاری و نوذری : ۱۳۸۸ ،۲۶ )
تبیین : این راهبرد بر بسیج تمامی امکانات و منابع برای بهبود شرایط زندگی مناطق فقیرنشین شهر تاکید دارد و به مردم این فرصت را می دهد که شرایط خانه و محل زندگی خود را با توجه به اولویتها و نیازهای خود بهبود بخشند .
۲-۳-۴ رویکرد توسعه اجتماعی