می تواند در برنامه ریزی های سازمانی مورد توجه قرار گیرد.
واژگان کلیدی: نگرش مذهبی ،خود پنداره ، حمایت اجتماعی ، رضایت شغلی،
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
شناخت خصوصیات و ویژگی های نیروی انسانی و عوامل مؤثر بر کارآیی آنان جهت بکارگیری هرچه مطلوبتر این سرمایه سازمانی یکی از دل مشغولی های رهبران و مدیران تمامی سازمان ها بوده و می باشد. یکی از عوامل بسیار مهم که باعث افزایش کارآیی و احساس رضایت فردی، همچنین موفقیت شغلی می گردد، رضایت شغلی[۱] است.
نقش عامل انسانی در پیشبرد امور جامعه،دارای اهمیتی خاص است و مؤثرترین رکن تحولات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی محسوب میشود. پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی لازمه توجه خاص به آموزش نیروی انسانی متعهد،متخصص،ماهر و کوشش در افزایش عوامل مؤثر در رضایت شغلی او دارد. انسان مهمترین سرمایه ی سازمان است اگر عامل انسانی را از سازمان حذف کنیم،آنچه باقی میماند امکاناتی نظیر ساختمان،ماشین آلات،تجهیزات،مواد و … است که به خودی خود قابل استفاده نیست و ارزشی نخواهد داشت،انسان به اشیاء روح دمیده و از آنها برای بهبود و تکامل زندگی خود استفاده می کند. انسان،بزرگترین و باارزش ترین دارایی سازمان است که هرگز در ترازنامهها و صورتهای سود وزیان شرکتها منعکس نمیشود. در صورتی که سودآوری سازمان بستگی به انسان داشته و انسان ها پشتوانه موفقیت سازمان به شمار میروند،بنابراین با عامل انسانی باید در نهایت عزت و احترام برخورد شود،زیرا سال ها وقت و سرمایهی گزاف سازمان و در کل جامعه،صرف تربیت و پرورش انسانهای متخصص،فهیم و متعهد شده تا پس از سالها برنامهریزی به اوج بازدهی خود برسند. در صورت کناره گیری آنان به علت عدم رضایت شغلی از سازمان،به آسانی و در زمانی اندک قابل جایگزینی نیستند و فقدان آنها زیان و لطمهی بزرگی به سازمان وارد خواهد کرد. به بیانی دیگر عرضه نیروی انسانی توانمند و کارآمد،امری محدود،زمان بر و پرهزینه بوده و مستلزم صرف وقت،نیرو و مخارجی هنگفت است. نیروی انسانی متعهد در سازمان،با کردار و اعمال خود و اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع می تواند زیانهای مادی را بزودی جبران و تأمین کند،در واقع،همواره برای سازمان ارزش افزوده،ثروت و فایده ایجاد میکند و بر سرمایههای مادی سازمان میافزاید. نیروی انسانی متعهد بیش از هزینه ای که صرف تربیت،تجهیز و آموزش او شده،برای سازمان فایده و ارزش به وجود میآورد. بر عکس،نیروی انسانی ناراضی،غیرمتعهد،غیرکارآمد و ناآگاه ممکن است با تصمیمات و اعمال غلط خود بر مشکلات و زیانهای سازمان بیافزاید. از این رو شناخت عوامل مؤثر بر رضایت کارکنان سازمان از اهمیت خاصی برخوردار است و در این زمینه مطالعات بسیاری از طرف پژوهشگران حوزه مدیریت و منابع انسانی انجام گرفته است و نظریههای مختلفی در این باره طرح شده است
رضایت شغلی از مهمترین متغیرها در حیطه رفتار سازمانی محسوب می شود و تحقق اهداف سازمانی بدون
رضایت شغلی امکان پذیر نمی باشد. از جمله مهمترین عوامل تاثیر گذار بر رضایت شغلی افراد ، نگرشهای مذهبی افراد می باشد . فرد دیندار به نوعی با یک منبع آفرینش که بر زندگی بشر و امور طبیعی تأثیر دارد، ارتباط برقرار می کند متاسفانه علی رغم اهمیت آشکار دین برای افراد و اجتماعات، روان شناسان، با کمال تعجب، به این موضوع کمتر توجه کرده اند به عبارت دیگر در طول سال های تعیین کننده برای روان شناسی اگر چه دین مورد علاقه بسیاری از دانشمندان از جمله ویلیام جیمز و استانلی هال قرار گرفت . اما مطالعه دین مانند دیگر موضوعات سنتی مانند روان شناسی تحولی، روان شناسی اجتماعی و روان شناسی شخصیت توجه زیادی را در میان پژوهش های روان شناسی به خود جلب نکرده است.
خودپنداره ،یکی از مهم ترین عوامل موفقیّت در رضایت شغلی افراد می باشد. اگر فرد توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسد و تلقی و برداشت مثبتی از توانایی های خود داشته باشد و به این باور برسد که می تواند به آن چیزی که استعدادش را دارد دست یابد، این امور موجب باعث افزایش بازدهی و کارامدی و تحقق اهداف او می شود. توجه به خودپنداره ی مدیران و نگرش آن ها نسبت به خود در فرایند مدیریت از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا این امر منجر به شناخت تواناییها ، استعدادها، علائق و انگیزه های آن ها می شود که در عملکرد و میزان موفقیت آ نها تأثیر خواهد داشت. حمایت اجتماعی از دیگر متغیرهای تاثیر گذار در رضایت شغلی افراد است . حمایت اجتماعی یعنی اینکه احساس کنیم مورد توجه قرار گرفته ایم و کسی هست که ما را دوست دارد.در این فصل ابتدا بیان مسئله، ضرورت و اهمیت تحقیق، اهداف تحقیق، قلمرو تحقیق و تعریف اصطلاحات و مفاهیم و در نهایت متغیرهای تحقیق بیان می گردد.
۱-۱- بیان مسأله
فیشروهانا[۲] (۲۰۰۱)، رضایت شغلی را عاملی روانی قلمداد کرده و آن را به صورت نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط شغل تعریف می کند. به این معنا که اگر شغل شرایطی مطلوب را برای فرد فراهم کند فرد از شغلش رضایت خواهد داشت اما اگر شغلی برای فرد رضایت و لذت مطلوب را فراهم نکند فرد شروع به مذمت شغل کرده و در صورت امکان شغل خود را ترک خواهد کرد.رضایت شغلی مجموعه ای از احساسات وباورهاست که افراد در مورد مشاغل کنونی خود دارند.رضایت شغلی یکی از عوامل مهم در موفقیت شغلی است؛ عاملی که موجب افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی می گردد و به معنی دوست داشتن شرایط و لوازم یک شغل، شرایطی که در آن کارانجام می گیرد و پاداشی که برای آن دریافت می شود،فیشر وهانا رضایت شغلی را عاملی روانی قلمداد می نمایند و آن را نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال می انگارند (به نقل از شفیع آبادی،۱۳۸۲).از نظر هاپاک رضایت شغلی مفهوم پیچیده و چند بعدی است و با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی شود بلکه ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می گردد که فرد شاغل در لحظه معین از زمان از شغلش احساس رضایت نماید و به خود بگوید از شغلش راضی است و از آن لذت می برد(بریری،۱۳۸۴).رضایت شغلی برخاسته از عوامل درونی و خصوصیات فردی از یک سو و عوامل فیزیکی ومحیطی از سوی دیگر است. رضایت شغلی ناشی از عوامل درونی و خصوصیات فردی، در واقع نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال است. رضایت شغلی به عنوان وضعیت عاطفی خوشایند حاصل ارزشیابی فرد از موقعیت شغلی خویش است و در رابطه با ویژگی ها و ابعادشغلی تعریف می شود(آکر[۳]،۱۹۹۹٫به نقل از باقری،۱۳۸۳).حکیمی جوادی و همکاران(۱۳۸۸)،بیان کردند؛ رضایت شغلی تعاریف مختلفی دارند.ذکر این تعاریف عمده،موجب رسیدن به یک تعریف کامل می شود.در سال ١٩٣۵ ، هاپاک ، رضایت شغلی را در ارتباط با عوامل روانشناختی ،فیزیولوژیکی و اجتماعی تعریف کرده است . یعنی جهت رسیدن شاغل به رضایت شغلی ، لازم است از نظر روانی ، جسمانی و اجتماعی ارضاء شود . این تعریف ترکیبی از عوامل مختلف ارضاء کننده است،وروم(۱۶۹۴) ، رضایت شغلی را به عنوان تمایلات روانی فرد نسبت به نقشی که شاغل در شغل خود ایفاء می کند تعریف کرده است . در این تعریف باتوجه به مفهوم نقش که عبارت است از جنبه کارآمدی از انجام یک وظیفه به وسیله فرد،می توان گفت بدین وسیله شاغل خود را در سازمان مفید می یابد.در نتیجه احساس رضایت به او دست می دهد و در سال ۱۹۸۵ نیواستورم،رضایت شغلی را،مجموعه ای از احساسات سازگار نسبت به شغل می داند.این احساس زمانی حاصل می شود که خواسته ها، نیازها،آرزوهاوتجربه هایی که شاغل هنگام ورود به سازمان با خود دارد،ازطریق شغل برآورده شود.بدین گونه بین توقعات شاغل و برآورده شدن آنها،توازن برقرار می شود.در نتیجه شاغل،نگرشی مثبت به شغل پیدا می کند که موجب رضایت او می گردد.حال با نگرش به تعاریف و مفاهیم ذکر شده،بررسی های مختلف در زمینه رضایت شغلی نشان می دهد که متغیرهای زیادی با رضایت شغلی مرتبط است که این متغیرها در چهار گروه قابل طبقه بندی است:عوامل سازمانی،عوامل محیطی،ماهیت کاروعوامل فردی:از جمله عزت نفس،حمایت اجتماعی،نگرش مذهبی و…،( به نقل ازحکیمی جوادی وهمکاران،۱۳۸۸).مشاغلی که عموما دارای حدود و میزان متعادلی از تنوع کاری باشند بیشترین رضایت شغلی را ایجاد می نمایند.از طرف دیگر ، مشاغلی که دارای تنوع کمتری هستند،اصولا باعث می شوند افراد احساس ملامت و خستگی نمایند.واین تنوع همچنین شامل دیگر محیط هایی که فرد با آن سر وکار دارد از جمله محیط و جو زندگی فرد نیز می باشد و بالتبع از آن نیز مشاغلی که به افراد اختیار عمل و به نوعی استقلال کاری می دهند،بدین معنی چگونه کار خود راانجام دهند،بیشترین رضایت شغلی را برای آنها فراهم می نمایند.در مقابل کنترل مداوم مدیران بر کارکنان،موجب کاهش سرعت انجام کارها می گردد ، به میزان زیادی باعث عدم رضایت شغلی افرادمی شود.پژوهشگران و متخصصین بر این نکته تأکید دارند که نگرش مذهبی تلویحات بسیاری درباره نقشهای شغلی،عزت نفس، بهداشت روانی و جسمی و رضایت شغلی به همراه دارد (تیرگری و همکاران،۱۳۹۱). دین ورزی قدمتی دیرینه داشته، به طوری که مطالعات باستان شناسی و انسان شناسی نشان داده اند، مذهب جزء لاینفک زندگی بشری در تمام اعصار بوده است. به گفته ی فرانکل بنیان گذار مکتب معنا درمانی ،احساس مذهبی عمیق و واقعی، در اعماق ضمیر ناهوشیار هر انسانی وجود دارد(یانگ[۴]،۲۰۰۷).همچنین رفتارها و باورهای مذهبی، تأثیر مشخصی در معنادار کردن زندگی و رضایت افراد دارند، رفتارهایی مانند عبادت، زیارت و توکل به خداوند می توانند از طریق ایجاد امید و تشویق به نگرش های مثبت، افزایش عزت نفس،موجب آرامش درونی افراد گردند. داشتن معنا در زندگی، امیدواری به یاری خداوند در شرایط مشکل زا، بهره مندی از حمایت های اجتماعی و معنوی، احساس تعلق داشتن به منبعی والا همگی از جمله روش هایی هستند که افراد مذهبی با دارا بودن آن ها می توانند در مواجهه با حوادث آسیب رسان، فشار کمتری را متحمل شوند (پولنر[۵]،۲۰۱۰). روانشناسی دینی که عبارت است از مطالعه ی مذهب و پدیده های مذهبی با بهره گرفتن از مفاهیم روانشناسی، اشاره به این دارد که مذهب و واقعیات روانشناسی از یکدیگر تأثیر می پذیرند. در حیطه ی روانشناسی دینی، تمایل فزاینده ای وجود دارد که چشم اندازهای تئوریکی، به واسطه ی پژوهشهای تجربی حمایت شود. از این رو افزایش تحقیقات در زمینه های گوناگون نظیر میزان مذهبی بودن، نیاز به مذهب، تأثیر دین در سلامت جسم و روان و رضایت از زندگی و شغل غیره بسیار چشمگیر بوده است(میرشهیدی،۱۳۸۹). بهره مندی از حمایت اجتماعی خانواده و دوستان می تواند نقش مهمی را در مراحل مختلف زندگی ایفا کرده، فرد را در مقابل تنش های ناشی از نقص عضو و بیماری محافظت نماید و نتایج منفی روانی ناشی از نقایص فیزیکی را کاهش دهد. بعلاوه با ارتقای سازگاری، توانایی مقابله با تنش را در فرد افزایش می دهد(العربی[۶]،۲۰۰۳).مذهب[۷] و عقاید مذهبی به عنوان مجموعه ای از اعتقادات، باید ها و نبایدها و نیز ارزش های اختصاصی و تعمیم یافته، از موثرترین تکیه گاه های روانی به شمار می رود که قادر است رضایت انسان از جنبه های گوناگون زندگی را در لحظه لحظه های عمر فراهم کرده و از طریق شناساندن مبدا ، مقصد و مسیر حرکت و بطور کلی هدف زندگی، به انسان الگوهای رفتاری خاصی دهد که باعث معنی بخشیدن به دردها و رنج ها و ایجاد آرامش در زندگی انسان می شود. داشتن هدف و معنا در زندگی، احساس تعلق داشتن به منبعی والا ، امیدواری به یاری خداوند در شرایط مشکل زای زندگی ، بهره مندی از حمایت های اجتماعی و معنوی ،بالا رفتن سطح خودپنداره و …، همگی از جمله روشهایی هستند که افراد مذهبی با دارا بودن آنها می توانند در مواجهه با حوادث فشارزای زندگی ، آسیب کمتری را متحمل شوند(یانگ و ماو[۸]، ۲۰۰۷) .در دستگاه فکری یینگر[۹] و برگر[۱۰]، دین عاملی برای آرامش بخشیدن به انسان تعبیر می شود. لذا هر دینی با امید بخشی به مومنان، ندای زندگی بهتر و آرامش را درون زندگی ایجاد می نماید (بشریه،۱۳۸۹).مذهب شامل رهنمودهایی برای زندگی و ارائه دهنده سامانه باورها و ارزش هاست که این ویژگیها می توانند رضایت شغلی افراد را متاثر کنند(هانلر و گنچوز[۱۱]،۲۰۰۵).ادی[۱۲] (۱۹۹۹)کارکرد های دین را حمایت، هویت بخشی و انسجام بخشی عنوان می کند. در این رویکرد دین عاملی برای کاهش انزوای اجتماعی، تحکیم همبستگی اجتماعی، زمینه ای برای پذیرش هنجارها و افزایش عزت نفس می باشد.یینگر[۱۳] (۱۹۹۹) معتقد است با تکیه بر کارکرد دین در پاسخدهی به مسائل بشری، شاهد رفع اضطراب و کاهش نگرانیهای انسان به دلیل گم شدن در مسیر و در نتیجه جلوگیری از بی عملی او هستیم. در واقع دین با ارائه کارکرد سه گانه تعیین وضعیت کنونی فرد و اجتماع، هدف نهایی و مسیر شناخت، آرامش روحی را در فرد ایجاد می کند.دین از طریق معنا بخشی و انسجام بخشی روابط بین فردی، نظم موجود در زندگی را تثبیت می کند و موجب افزایش سطح رضایت فرد می گردد (همیلتون[۱۴]،۱۳۸۹). مطالعات مختلف نشان می دهند حمایت اجتماعی[۱۵] بعنوان یکی دیگر از مولفه های تاثیر گذار بر بهبود رضایت شغلی دارای نقش مهمی بوده و در کاهش آثار منفی استرس های فراوان ناشی از محیط و جامعه تاثیر دارد(برکمن،۲۰۰۰). جنبه ذهنی حمایت اجتماعی می تواند کمک روانی موثری برای مقابله با فشارها و مسائل به شخص نیازمند نماید، چون چنین فردی در تمام لحظات این تصور روشن را در ذهن خود دارد که کسانی هستند که هنگام نیاز و درماندگی به او کمک کنند(بونومی[۱۶]،۲۰۰۰).. بنابراین با قوت بیشتری در برابر ناملایمات مقاومت می کند. در ضمن این جنبه از حمایت اجتماعی بر میزان عملکرد فرد تاثیر فراوانی دارد و یافته های تحقیقاتی حاکی از آن است که هر چه ذهنیت فرد در برخورداری از حمایت دیگران بیشتر باشد، میزان پاسخ های موفقیت آمیزی که به فشارهای روانی و موقعیتهای بغرنج نشان می دهد بیشتر است(کالاگان و موری[۱۷]، ۲۰۰۳).همچنین حمایت اجتماعی به عنوان قویترین و نیرومند ترین نیروی مقابله ای برای مواجهه ی موفقیت آمیز و آسان فرد در زمان درگیری با شرایط تنش زاست و تحمل مشکلات را برای افراد تسهیل می کند(حیدری و همکاران،۲۰۰۹). همینطور ستریتر[۱۸](۱۹۹۲)،بیان داشت؛حمایت اجتماعی ادراک شده به حمایت از منظر ارزیابی شناختی فرد از محیط و روابطش با دیگران می نگرد.نظریه پردازان حمایت اجتماعی ادراک شده،بر این امر اذعان دارند که تمام روابطی که فرد با دیگران دارد،حمایت اجتماعی محسوب نمی شوند،به بیان دیگر،روابط منبع حمایت اجتماعی نیستند،مگر آنکه فرد آن ها را به عنوان منبعی در دسترس یا مناسب برای رفع نیاز خود ادراک کند(ستریتر،۱۹۹۲).شواهدی در دست است مبنی بر این که گاهی کمک هایی به فرد می شود نامناسب و بد موقع است یا اینکه خلاف میل خود فرد است،لذا نه خود حمایت که بیشتر ادراک فرد از حمایت است که مهم است.تحقیقات بسیاری نشان از آن دارند که برخورداری از حمایت اجتماعی مطلوب،فرد را به سلامت،بهزیستی روانی و رضایت هدایت می کند(کوهن[۱۹]،۱۹۸۵ و روبرت[۲۰]،۱۹۹۷).از طرفی تریف[۲۱] و همکاران(۲۰۱۱)،بیان کردند منظور از حمایت اجتماعی ادراک شده، ادراک قابلیت دسترسی و کفایت انواع مختلف حمایت می باشد. در این رابطه ، یکی از مهم ترین عوامل که موجب بالا رفتن احساس کفایت و در نتیجه رضایت از شغل می باشد عزت نفس است(بونومی،۲۰۰۰).مکی و اسمیت[۲۲](۲۰۰۲)درباره خودپنداره بیان میکند که خودپنداره یکی از عوامل تعیین کننده رفتار انسان است و در حقیقت برداشت و قضاوتی که افراد از خود دارند که تعیین کننده چگونگی برخورد آنها با مسائل مختلف است.در یک نگرش کلی، خودپنداره یک ارزیابی کلی از ارزش خویش است.ارزیابی از ارزش خود، میزان آگاهی افراد از توانایی، اهمیت و ارزشمند بودن خویش براساس تجربیات گذشته است. در واقع هر چه فرد از خودباوری و خودپنداره بالاتری برخوردار باشد از موقعیت و کارآمدی بالاتری برخوردار بوده و از آسیب های روانی _اجتماعی نیز مصون خواهند ماند.(شیهان،۱۹۸۸؛ترجمه میرهاشمی و گنجی،۱۳۸۳). با یک نگرش دیگر، خودپنداره در کار، سطح خودآگاهی شخص را برای انجام وظایف خاص(در آینده)نشان میدهد.افراد برای وظایفی که غالبا انجام میدهند (مثلاوظایف خانوادگی) یا دیگر وظایفی که برای زندگی آنان دارای اهمیت است (مثلاً مسئولیتهای اصلی شغلشان یا وظایف زناشویی) سطوح مختلفی از خودپنداره را به دست میآورند. کارکنانی که دارای خودپنداره کاری بالایی هستند، در مقایسه با افرادی که خودپنداره کاری کمتری دارند معمولا بهتر کار می کنند و از شغلشان راضیترند. این تفاوت حائز اهمیت است زیرا افرادی که در انجام یک کار، مدام بازخورد منفی دریافت میکنند، هرگز این تصور را نخواهند داشت که برای انجام آن (کار)دارای کارایی هستند.افرادی که دارای عزت نفس بالا هستند، توانایی خود را بالا ارزیابی می کنند، لذا اطمینان دارند که وقتی تصمیم به انجام کاری بگیرند، احتمالا موفق خواهند شد.از سوی دیگر،کارکنان دارای خودپنداره پایین، توانایی خود را کم میدانند. بنابراین،برای خود موفقیت کمتری پیش بینی کرده و فعالیتهای خود را محدود میکنند. در نتیجه، سطح خودپنداره کاری فرد نیز نقش مهمی را در کار و در سازمانهایشان ایفا میکند(زندی پور،۱۳۸۵).از این رو با توجه به مطالب فوق در این پژوهش به بررسی رابطه نگرش مذهبی ،خود پنداره و حمایت اجتماعی با رضایت شغلی کارمندان دانشگاه های شهر کرمان پرداخته است تا مشخص شود شود ، آیا چنین رابطه ای وجود دارد ؟
۲-۱- اهمیت و ضرورت تحقیق
اشتغال از جمله مسائلی است که همواره ذهن انسان ها، دولت ها و ملت ها را به خود مشغول داشته است. هر چند شغل و حرفه به ظاهر، به بعد اقتصادی ـ معیشتی انسان ها مربوط می شود، ولی با بعد فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنان نیز ارتباطی تنگاتنگ دارد. رضایت شغلی حوزه ای است که در آن دیدگاه های روان شناختی اجتماعی، جامعه شناختی، اقتصادی، علوم سیاسی و تربیتی هر یک به سهم خود در آن سخن گفته اند. امروزه در هر کشوری، هزاران هزار شغل و حرفه وجود دارد که افراد به آن اشتغال داشته و از این طریق، به زندگی خود ادامه می دهند. آنچه همواره مورد توجه روان شناسان و اندیشمندان علوم اجتماعی بوده رضایت شغلی افراد و آثار این رضایت در روحیه آن ها و بازدهی کارشان می باشد. اگر کسی به شغل خود علاقه مند باشد، خلاقیت و استعداد وی در زمینه کاری اش شکوفا خواهد شد و هرگز دچار خستگی و افسردگی نخواهد شد. به عکس، اگر کسی از حرفه اش راضی نباشد، هم خودش دچار افسردگی و سرخوردگی می شود و هم کارش بی نتیجه خواهد بود و از این رهگذر، جامعه نیز دچار آسیب خواهد شد.(حکیمی جوادی،۱۳۸۸).
میر شهیدی(۱۳۸۹)،رضایت شغلی به عنوان عاملی که در موفقیت شغلی تاثیر دارد و باعث افزایش کارایی و رضایت فردی می شود ،باید مورد توجه جمعی قرار بگیرد. از طرف دیگر عدم رضایت نیز باعث کم کاری ، غیبت و سهل انگاری شده و حتی در درجات بالاتر می تواند اثرات نامطلوب و مخربی بر برنامه ریزی ها داشته باشد و آنرا مواجه با شکست سازد و با ایجاد زمینه مناسب برای رشد رضایت شغلی کارکنان در بستری مناسب صورت گیرد . رضایت شغلی کارکنان اهمیت و حساسیت خاصی دارد . چرا که اگر در سازمانی خشنودی و رضایت کارکنان مقدم بر هدفهای دیگر نباشد آن سازمان محکوم به شکست و زوال و فروپاشی است .در این پژوهش مورد تحقیق ما کارمندان دانشگاه پیام نور شهر کرمان است زیرا که در سازمان ها ی استان کرمان از جایگاه ویژه ای برخوردار است ، رضایت شغلی تاثیر متقابلی روی فرد و سازمان دارد . فرد همراه با خواسته ها و آرزوهایی به سازمان می پیوندد و هماهنگی و همسوئی سازمان به این آرمانها در فرد ایجاد رضایت می نماید و این رضایت شغلی خود باعث نو آوری ، خلاقیت در کار ، افزایش میزان تولید و یا خدمات می شود و از این ره یافت ،سازمان از سلامت و پویایی برخوردار می شود . کارکنانی که از خشنودی و رضایت اندکی برخوردارند به طور معمول به نرخهای بالای جایگزینی گرفتار می شوند . اینگونه کارکنان احتمال دارد چشم به جاهای دلخواه تر بدوزنـد ، در حالیکـه کارکنانـی که از رضایـت بیشتـری بـرخوردارنـد در جـای خـود باقـی می مانند(میرشهیدی،۱۳۸۹).از سویی دیگر یکی از ابعاد مهم زندگی هر فرد شغل اوست که بر دیگر جنبه های زندگی اش تأثیر مستقیم دارد و رضایت افراد از شغلشان نه تنها باعث موفقیت روز افزون در آن شغل می شود بلکه تأثیرات مثبتی در روال عمومی زندگی آنها خواهد گذاشت، از آنجا که رشد و اعتلای هر جامعه بسته به افراد آن جامعه است، نتایج مثبت رضایت افراد از شغلشان در نهایت منجر به پیشرفت و اعتلای جامعه آنها خواهد شد (عابدی،۱۳۸۱)،از طرفی حمایت اجتماعی به معنای در دسترس بودن حمایت ، ارزیابی کافی از حمایت و کیفیت حمایت در زمان ضرورت است. در واقع به شرایط و تصوری اطلاق می گردد که فرد دردمند، افراد موثری دارد که قادرند در مواقع درماندگی و ناچاری به وی کمک کنند (عابدی،۱۳۸۱).از طرفی احساس کفایت فرد از حمایت اجتماعی با خودپنداره شخص رابطه داشته و همچنین افزایش سطح عزت نفس می تواند رضایت شغلی را پیشبینی کرده و موجب ارتقا رضایت شغلی شود،همچنین روبرت[۲۳] (۱۹۹۲)،نیز معتقد است که مذهب برای افراد در مواجهه با مشکلات منبع حمایتی است و باورها و فعالیت های مذهبی به عنوان روشی تعریف شده است که منابع مذهبی مانند دعا و نیایش،توکل و توسل به خداوند را برای مقابله به کار می برد. همچنین رفتارهای مذهبی مانند نماز خواندن،صداقت ،اعتقاد به خداوند و مطالعه کتاب های مذهبی از طریق ایجاد امید و تشویق در جهت ایجاد دیدگاه مثبت نسبت به شرایط موجود و بیرون کشیدن فرد از یک بحران مایوس کننده که بر آنها تسلط چندانی هم ندارد،یک نوع آرامش درونی را ایجاد می کند (کوئینگ و همکاران،۱۹۹۵). لذا جهت بهبود سطح رضایت شغلی این عزیزان نیاز است تا پارامترهای مرتبط بر آن(در این پژوهش،خودپنداره، حمایت اجتماعی و نگرش مذهبی) بطور دقیق شناسایی شود تا از این رهگذر بتوان جهت بهبود و افزایش سطح رضایت شغلی آنها گام موثری برداشت.
۳-۱ اهداف تحقیق
۳-۱-۱ هدف اصلی
بررسی قدرت پیش بینی رضایت شغلی بر پایه نگرش مذهبی ،خود پنداره و حمایت اجتماعی در بین کارمندان دانشگاه های شهر کرمان.
۳-۱-۲- اهداف فرعی
بررسی قدرت پیش بینی رضایت شغلی بر پایه بعد اعتقادی ، خود پنداره ، حمایت اجتماعی .
بررسی قدرت پیش بینی رضایت شغلی بر پایه بعد تجربه ای ، خود پنداره ، حمایت اجتماعی .
بررسی قدرت پیش بینی رضایت شغلی بر پایه بعد پیامدی ، خود پنداره ، حمایت اجتماعی .
بررسی قدرت پیش بینی رضایت شغلی بر پایه بعد مناسکی ، خود پنداره ، حمایت اجتماعی
۴-۱ فرضیه های تحقیق
۴-۱-۱ فرضیه اصلی
نگرش مذهبی ،خود پنداره و حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی کارمندان دانشگاه های شهر کرمان را دارند .
۴-۱-۲- فرضیات فرعی
بعد اعتقادی ، خود پنداره ، حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند .
بعد تجربه ای ، خود پنداره ،حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند .
بعد پیامدی ، خود پنداره ، حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند .
بعد مناسکی ، خود پنداره ، حمایت اجتماعی قدرت پیش بینی رضایت شغلی را دارند .
۱-۵ تعریف واژه ها و اصطلاحات
۱-۵-۱ تعریف مفهومی متغیرها
خود پنداره :
هر فرد در ذهن خود تصویری از خویشتن دارد؛به عبارت دیگر، ارزشیابی کلی فرد از شخصیت خویش را خودپنداره یا خودانگاره می نامند. این ویژگی ناشی از ارزشیابی های ذهنی است که معمولا از ویژگی های رفتاری خود به عمل می آوریم (تقی زاده، ۱۳۷۹).
حمایت اجتماعی:
تجربه یک فرد از اینکه اورا دوست دارند، از او مراقبت می کنند، به او حرمت و ارزش می دهند و او را بخشی از یک شبکه اجتماعی با مساعدت ها و تعهدات به شمار می آورند(ویلس ۱۹۹۱،به نقل از تیلور و همکاران، ۲۰۰۴ )
نگرش مذهبی :
یک پدیده گسترده، بسیار با دوام و تاثیرگذار است و به عنوان نظام اعتقادی سازمان یافته، همراه با مجموعه ای از آیین ها و اعمال تعریف شده است که تعیین کننده شیوه پاسخدهی افراد به تجارب زندگی است(زولینگ وهمکاران،۲۰۰۶).
رضایت شغلی :
به عبارت ساده رضایت شاخصی است که میزان علاقه مردم را نسبت به مشاغلشان نشان می دهد، مجموعه ای از احساسات سازگار نسبت به شغل ،این احساس زمانی حاصل می شود که خواسته ها، نیازها،آرزوهاوتجربه هایی که شاغل هنگام ورود به سازمان با خود دارد،ازطریق شغل برآورده شود(نعامی وزرگر،۱۳۸۷).
۵-۱-۲ تعریف عملیاتی متغیرها
خودپنداره:
در این تحقیق منظور نمره ای است که از آزمودنی حاصل از پرسشنامه خودپنداره بک (۱۹۸۷ ) بدست می آید.
حمایت اجتماعی:
در این پژوهش منظور نمره کلی کسب شده آزمودنی ها در آزمون پرسشنامه حمایت اجتماعی (MOS ) است.
نگرش مذهبی :
در این پژوهش منظور نمره کلی کسب شده آزمودنی ها در آزمون پرسشنامه سنجش دینداری سراج زاده(۱۳۷۷ ) است.
تعریف عملیاتی بعداعتقادی: در این پژوهش منظور نمره کسب شده آزمودنی ها در آزمون پرسشنامه سنجش دینداری که دارای ۷ سوال اول پرسشنامه می باشد
تعریف عملیاتی بعد عاطفی:در این پژوهش منظور نمره کسب شده آزمودنی ها در آزمون پرسشنامه سنجش دینداری که دارای ۶ سوال دوم پرسشنامه می باشد.
تعریف عملیاتی بعد پیامدی:در این پژوهش منظور نمره کسب شده آزمودنی ها در آزمون پرسشنامه سنجش دینداری که دارای ۶ سوال سوم پرسشنامه می باشد.
تعریف عملیاتی بعد مناسکی:در این پژوهش منظور نمره کسب شده آزمودنی ها در آزمون پرسشنامه سنجش دینداری که دارای ۷ سوال چهارم پرسشنامه می باشد.
رضایت شغلی:
۲-۲-۵ چارچوب نظری
«چارلز رایت» و «هارولد لاسول» برای رسانه ها چهارکارکرد قائلاند: ۱٫ اطلاعرسانی یا نظارت بر محیط، ۲٫ تفسیر و واکاوی خبر یا همبستگی اجتماعی، ۳٫ آموزش و انتقال میراث فرهنگی یا حفظ یگانگی اجتماعی، ۴٫ تفریح یا بازآفرینی انرژیهای مصرفی و حفظ روحیه.
امروزه، این که رسانهها نقش مهمی در جامعهپذیری اولیه کودکان و همین طور جامعهپذیری درازمدت بزرگسالان دارند به طور گسترده مورد قبول قرار گرفته است. طبق نظریه کارکردگرایی، از مهمترین کارکرد رسانهها انتقال فرهنگ است، رسانهها با استمرار اجتماعیشدن پس از اتمام آموزش رسمی و نیز با شروع آن در سالیان پیش از مدرسه به جذب افراد کمک میکند، رسانهها با نمایش و عرضه جامعهای که فرد میتواند خود را با آن هم هویت ساخته و معرفی نماید، میتواند احساس بیگانگی یا احساس بیریشه بودن او را کاهش دهد.(سورین و تانکارد، به نقل از دهقان ۱۳۸۴: ۴۵۲)
همچنین روی هم رفته سه کارکرد تفریحی، خبری و آموزشی به عنوان مهمترین وظایف این وسایل تقریباً مورد اجماع و توافق اکثر اندیشمندان واقع شده است. پر واضح است که دو کارکرد خبری- آموزشی رسانهها نسبت به یکدیگر همپوشانی داشته و با هم نقش واحدی را ایفا میکنند که همان انتقال اطلاعات به منظور یادگیری و تغییر رفتار در مخاطب است. فقط آنچه نباید فراموش شود این که یادگیری مورد نظر در فرایند آموزشهای نظام یافته مبتنی بر هدایت آگاهانه و برنامهریزی شده مدیران و برنامهریزان آموزش بوده، حال آن که یادگیری حاصل شده از توزیع اطلاعات توسط وسایل ارتباطی الزاماً تحت حاکمیت موقعیتهای یادگیری- یاددهی نبوده و عمدتاً نتیجهای غیرمستقیم محسوب میشود. اما در این نکته که مقوله یادگیری در چارچوب نظامهای اجتماعی نیز اتفاق میافتد، هرگز نمیتوان تردید کرد چنان که یکی از محققین ایرانی به درستی تأکید کرده است حتی به هنگام فراغت و آن گاه که این وسایل برای تفنن و سرگرمی انسانها به کار میآیند، باز هم خواهناخواه میآموزند. (دادگران، ۱۳۷۴: ۱۱۵-۱۱۱)
ویلبر شرام گفته معروفی دارد که به نوعی مبین تردیدهای امروزی درباره جایگاه و اهمیت رسانهها در امر آموزش است. وی میگوید: «نمیتوان دانشجویی را از فراگیری از رسانهای منع کرد، اما مشکل واقعی آن است که بتوان او را وادار ساخت آن چیزی را که مورد نظر است فرا گیرد» (بوردن، ۱۳۷۹، ۱۶۶) بنا به گفته وی تأثیرات آموزشی رسانهها انکارناپذیر و حتی اجتنابناپذیر است اما تردیدها زمانی آغاز میشود که بخواهیم از این رسانهها به طور سازمان یافته و در چارچوب اهداف مشخص آموزشی بهرهبرداری کنیم. جنبههای قطعیتیافته تأثیرات و نقش رسانهها و موقعیتهای یاددهی یادگیری عبارتند از:
شکلدهی تجارب یادگیری دست اول و یا نزدیک به آن
ایجاد انگیزه یادگیری و کمک به تداوم آن
صرفهجویی در زمان آموزش
ارتباط آسانتر و تفهیم بهتر
شکلدهی یادگیری سریعتر، عمیقتر و پایدارتر
شکلدهی تجارب یادگیری ناممکن (امیر تیموری، ۱۳۷۷، ۴۰-۳۶ )
علاوه بر نظریه کارکردهای رسانه و نظریات یادگیری از نظریه برجستهسازی نیز به منظور چارچوب نظری تحقیق حاضر استفاده شده است. برجستهسازی اولویتگذاری بر برنامهای خاص است. در توضیح برجستهسازی میتوان گفت برجستهسازی یعنی این اندیشه که رسانهها با ارائه پیامها، موضوعهایی را که مردم درباره آنها میاندیشند تعیین می کنند. ممکن است در اغلب اوقات، رسانهها موفق نشوند به اشخاص بگویند چگونه فکر کنند، اما با تأثیر فوقالعادهای که بر آنها دارند میتوانند بگویند که باید به چه چیز فکر کنند.
بنابراین نظریهها رابطه رسانه ها و آموزش رابطه پیچیدهای است و بدون استفاده از واسطه نمیتوان از رسانهها برای آموزش استفاده کرد. این واسطه در پژوهش ما مفهومی به نام مخاطب اسیر است. مخاطب اسیر به طور ساده مخاطبی است که فرصت فرار از پیامهای ارسال شده توسط رسانه را ندارد. بنابراین با برجستهسازی پیامهای مورد نظر برای مخاطب اسیر احتمال یادگیری افزایش خواهد یافت. در ادامه با توجه به نظریه یادگیری در مییابیم که فرصتهای فراوانی در محیط شهری برای آموزش شهروندان و تبدیل آنها به شهروند یادگیرنده وجود دارد. در این پژوهش به گروهی از مخاطبان که به دلیلی نمیتوانند حوزه پیام را ترک کنند مخاطب اسیر میگوییم. مخاطبانِ منتظر در ایستگاههای اتوبوس، قطار، فرودگاهها، بیمارستانها و… نمونههای بارزی از مخاطبان اسیر هستند. دانشمندان ضریب تاثیر روانی رسانه ها بر مخاطبان اسیر را تا چند برابر مخاطب عادی ارزیابی میکنند. عمق تاثیر رسانه در شرایط اسارت ضریب انگیزه عمل مخاطب را نسبت به موضوع هدف برنامه به شدت افزایش میدهد. بنابراین اسارت در علم رسانه به شرایطی گفته میشود که در آن مخاطب به دلیلی نتواند موقعیت رسانه را ترک کند. و به نوعی میتوان مخاطبان نرمافزارهای تلفن همراه را مخاطب اسیر دانست زیرا همانطور که مشاهده میشود بسیاری از جوانان به صورت اعتیاد گونه به این رسانه وابسته شدهاند.
براساس نظریه مارشال حقوق شهروندی عبارت از شناخت و اطلاعاتی که فرد از طریق عضویت کاملش در اجتماع به دست میآورد و ﺷﻬﺮوﻧﺪی وﺿﻌﻴﺘﻲ اﺳﺖﻛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﻋﻀﻮﻳﺖﻛﺎﻣﻞ ﻓﺮد در اﺟﺘﻤﺎع اﺳﺖ (مارشال، به نقل از عاملی، ۱۳۸۰: ۱۷۲). وی بر این اعتقاد است که حقوق شهروندی در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قابل مشاهده است. از نظر مارشال، شهروندی جایگاهی است که به تمام افراد داده میشود که عضو تمام عیار اجتماع هستند و همگی جایگاه برابر و حقوق و تکالیف متناسب با این جایگاه دارند. هیچ اصل فرا شمولی نیز برای تغییر حقوق و وظایف شهروندی وجود ندارد و حقوق و ظایف شهروندی طبق قانون تثبیت میشود. (شاهطالبی، قپانچی، ۱۳۹۲: ۲۰)
برای تکالیف شهروندی ۵ شاخص تعریف میشود که عبارتند از: پایبندی به قوانین و مقررات، شاخص داشتن روابط اجتماعی، پایبندی به حفظ محیطزیست، پایبندی به هویت ملی و پایبندی به آموزههای دینی که از این شاخصها جهت سنجش میزان آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی استفاده میکنیم.
۲-۲-۵-۱مدل تحقیق
شکل شماره ۲- ۱: مدل تحقیق
۲-۲-۵-۲ فرضیههای تحقیق
با توجه به سؤالات اساسی تحقیق، فرضیههای این پژوهش عبارتند از:
بین میزان استفاده از نرمافزار تلگرام تلفن همراه با میزان آگاهی از حقوق شهروندی رابطه معنیدار وجود دارد.
بین میزان استفاده از نرمافزار واتساپ تلفن همراه با میزان آگاهی از حقوق شهروندی رابطه معنیدار وجود دارد.
بین میزان استفاده از نرمافزار وایبر تلفن همراه با میزان آگاهی از حقوق شهروندی رابطه معنیدار وجود دارد.
بین میزان استفاده از نرمافزار لاین تلفن همراه با میزان آگاهی از حقوق شهروندی رابطه معنیدار وجود دارد.
فصل سوم
روششناسی پژوهش
مقدمه
در هر پژوهشی تبیین روش تحقیق و مؤلفه های آن از اهمیت بالایی برخوردار است. از آنجا که تکرارپذیری پژوهشهای علمی از ارکان تغییرپذیر آن به شمار میرود و بر ارزش و بهای آن میافزاید، پژوهشگر بایستی مواردی که این مهم را امکانپذیر می کند در گزارش خود ذکر کند. در این راستا به تبیین روش پژوهش، جامعه، نمونه، روش اندازهگیری، ابزار اندازهگیری، روش تجزیه و تحلیل داده ها میپردازیم و چارچوب کلی کار ارائه میشود.
۳-۱ - روش تحقیق
این تحقیق از نوع توصیفی و تبیینی بوده و در آن از روش پیمایشی استفاده شده است.
۳-۲ - متغیرهای تحقیق
الف: متغیر وابسته
میزان آگاهی از حقوق شهروندی به عنوان متغیر وابسته این تحقیق است که در ادامه تعریف عملیاتی و تعریف مفهومی آن مطرح خواهد شد.
تعریف مفهومی آگاهیهای شهروندی
آگاهی شهروندی عبارت از شناخت و اطلاعاتی که فرد از طریق عضویت کاملش در اجتماع به دست میآورد و ﺷﻬﺮوﻧﺪی وﺿﻌﻴﺘﻲ اﺳﺖﻛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﻋﻀﻮﻳﺖﻛﺎﻣﻞ ﻓﺮد در اﺟﺘﻤﺎع اﺳﺖ(مارشال، به نقل از عاملی،۱۳۸۰: ۱۷۲-۱۷۵).
تعریف عملیاتی آگاهیهای شهروندی
منظور از آگاهیهای شهروندی در این تحقیق، ۵ شاخص در نظر گرفته خواهد شد. که عبارتند از: ۱-شاخص پایبندی به قوانین و مقررات، ۲-شاخص داشتن روابط اجتماعی، ۳- شاخص پایبندی به حفظ محیطزیست، ۴- شاخص پایبندی به هویت ملی، ۵- شاخص پایبندی به آموزههای دینی
ب: متغیرهای مستقل
میزان استفاده از نرمافزار تلگرام، واتسآپ، وایبر و لاین تلفن همراه به عنوان متغیر مستقل این تحقیق است که در ادامه تعریف عملیاتی و تعریف مفهومی آن مطرح خواهد شد.
تعریف مفهومی نرمافزارهای ارتباطی
نرمافزارهای ارتباطی، نرمافزارهایی هستند که علیرغم داشتن تفاوتهایی با یکدیگر، همه در یک چیز مشترکند و آن هم تسهیل ارتباطات اجتماعی آنلاین است. مهمترین کاربرد این رسانهها برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران است. برتری این رسانههای ارتباطی نسبت به سایر فضاهای مجازی آن است که ارتباط در آنها، فقط بر متن استوار نیست و بنابراین، از نشانه های بصری و شنیداری در تعاملهای رو در رو بهرهمند است.
تعریف عملیاتی نرمافزارهای ارتباطی
منظور از نرمافزارهای ارتباطی در این تحقیق، ۴ Application، وایبر، واتساپ، تلگرام، لاین میباشد. که تاریخچه و قابلیتهای در بخش ادبیات تحقیق به تفصیل ذکر شده است. در تحقیق حاضر ارتباط بین استفاده از این نرمافزارها با آگاهیاز حقوق شهروندی با بهره گرفتن از پرسشنامه سنجیده میشود.
جدول شماره ۳-۱: تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل | تعریف عملیاتی | شاخصها | ابعاد سنجش و اندازهگیری | شماره گویه |
. در مورد اینکه ساختار بهینه سرمایه وجود دارد یا نه ، پژوهش های زیادی انجام شده و نظریات و استدلال هایی مطرح گشته است ولی تا به حال یک الگوی بهینه جامع ارائه نگردیده است مرکز توجه این نظریه ها این بوده که آیا می توان از طریق تغییر ترکیب منابع سرمایه بر ارزش شرکت اثر گذاشت و آن را بیشینه کرد؟ برای تغیین ساختار سرمایه و همچنین پاسخ به این چالش ها نظریه های متعددی ارائه گردیده است که در ادامه به آن پرداخته می شود(مشایخی و شاهرخی، ۱۳۸۵، ۱۴ )
۲-۲-۱-۱-۱- نظریه درآمد خالص [۹]
بر این نکته استوار است که بنگاه اقتصادی می تواند با بهره گرفتن از بدهی هزینه سرمایه خود را کاهش دهد . بر طبق این نظریه ساختار سرمایه بهینه زمانی که هزینه سرمایه در حداقل باشد به دست می آید(ایزدی نیا و رحیمی دستجردی، ۱۳۸۸، ۲۱ -۳ )
۲-۲-۱-۱-۲- نظریه درآمد عملیاتی خالص[۱۰]
بر این اعتقاد است که واحد انتفاعی با بهره گرفتن از اهرم مالی قادر به تاثیر گذاری بر روی کل هزینه سرمایه نیست و این امر به دلیل افزایش حساسیت سهامدارا ن به بالا رفتن میزان بدهی در ساختار سرمایه است(ایزدی نیا و رحیمی دستجردی، ۱۳۸۸، ۲۱ -۳ )
۲-۲-۱-۱-۳-نظریه سنتی
بر این فرضیه ها بنا شده که ساختار سرمایه بهینه وجود دارد و هزینه سرمایه بر ساختار سرمایه متکی بوده و شرکت می تواند با بهره گرفتن از اهرم ارزش خود را به حداکثر برساند .با وجود اینکه سرمایه گذاران هزینه سهام عادی را افزایش می دهند ولی این افزایش با منافعی که از بکارگیری بدهی ارزان تر حاصل می شود خنثی و جبران می گردد .این هزینه بدهی تا درجه معینی از اهرم تقریباً ثابت باقی می ماند ، ولی پس از آن با نرخ افزاینده ای رشد می کند . این روش به عنوان یک دیدگاه میانه ای مطرح است که در میان دو روش قبلی رابطه میان اهرم و ارزش شرکت را بیان می دارد(میرز[۱۱] ، ۱۳۷۷ )(همان منبع، ۲۱، ۴ )
۲-۲-۱-۲- تئوری های مختلف پیرامون ساختار سرمایه شرکتها
۲-۲-۱-۲-۱-تئوری مودیلیانی میلر[۱۲]
مودیلیانی و میلر(۱۹۶۳) با انتقاد از نظریه سنتی ثابت کردند که هزینه سرمایه شرکت ها به درجه اهرم مالی شرکت بستگی نداشته و در تمامی سطوح ثابت است . همچنین در شرایط خاص ، ارزش یک شرکت بدون توجه به تامین مالی آن از طریق وام یا انتشار سهام یکسان است
با توجه به نقش بازار نمی توان با تغییر ساختار سرمایه ، ارزش شرکت را بالا برد و به عبارتی ارزش شرکت مستقل از درجه اهرم مالی و ساختار سرمایه آن است) تقوی ، ۱۳۶۷ ). مودیلیانی و میلر اینگونه استدلال نمودند که اولا : تقسیم ساختار سرمایه شرکت میان بدهی و حقوق صاحبان سهام و یا بین سایر منابع تامین مالی اهمیتی ندارد زیرا عملا با انتشار دارایی های مالی ، شرکت دارایی های واقعی خود را به مردم می فروشند و تفاوتی ندارد که دارایی خود را یکجا و از طریق انتشار سهام بفروشد یا به اجزاءکوچکتر تقسیم کرده و تکه تکه (بصورت منابع مالی مختلف ) به مردم عرضه دارد و در هر حال جمع اجزاءباید برابر کل باشد به همین خاطر ارزش شرکت به سود آوری و خطر تجاری بستگی دارد(گاروی و همکاران[۱۳] ، ۱۹۹۶، ۸۵ )
ثانیاً ؛سرمایه گذاران میتوانند اهرم شخصی را جایگزین اهرم شرکت سهامی نمایند و بدین صورت هر ساختار سرمایه ای را به حالت اول برگردانند . اگر دو شرکت از هر نظربه جزء ساختار سرمایه شبیه هم باشند باید ارزش آن دو برابر باشد . در غیر این صورت امکان آربیتراژ وجود دارد این عمل موجب خواهد شد که آنقدر سهام شرکت خرید و فروش شود که ارزش هر دو برابر گردد(سولومون [۱۴]، ۱۳۶۸ ، ۶۳ )
نظریه مودیلیانی میلر دارای سه فرض اصلی است که عبارتند از :
*اگر سرمایه گذاری، از طریق وام گرفتن یا وام دادن بتواند اهرم مالی برای خود ایجاد کند در این صورت تصمیمات تامین مالی یک شرکت نمی تواند بر آن اثر بگذارد .
*با افزایش بدهی های شرکت هزینه سهام باید به همین نسبت افزایش یابد ( سهامداران در شرکت که اهرم بالایی دارد بازده بیشتری را مطالبه خواهند کرد ).
* ارزش شرکت تحت تاثیر سیاست تقسیم سود سهام آن قرار نمی گیرد) تقوی ،۱۳۶۷ (
۲-۲-۱-۲-۲- مالیات و نظزیه مودیلیانی و میلر
نظریه مودیلیانی و میلر در دنیای بدون مالیات کاربرد دارد ، ولی در دنیایی که مالیات بر درآمد شرکت ها وضع می شود ، تامین مالی از طریق بدهی سودمندتر میگردد زیرا هزینه بهره آن معاف از هر گونه مالیات می باشد . در حالیکه سود سهام پرداختنی و سودهای انباشته جزء هزینه قابل قبول مالیاتی محسوب نمی شود . طبعاً مجموع سودهای پرداختنی به سهامداران و صاحبان بدهی در صورت استفاده از بدهی بیشتر می باشد .
۲-۲-۱-۲-۳- هزینه های ورشکستگی[۱۵] و نظریه مودیلیانی و میلر
شرکت اهرمی نسبت به شرکت غیر اهرمی احتمال ورشکستگی بیشتری دارد . وقتی نسبت بدهی به سهام از حد معینی تجاوز کرد . ضریب احتمال ورشکستگی بیشتر می شود و هزینه مورد انتظار ورشکستگی افزایش می یابد در نتیجه بر ارزش شرکت و هزینه سرمایه آن تاثیر منفی خواهد گذاشت . اگر مساله ناتوانی شرکت در پرداخت بدهی ها و یا ورشکستگی آن مطرح باشد . تصمیمات مربوط به تامین مالی اهمیت بیشتری پیدا می کند و شرکت ها مجبور می شوند در بسیاری از موارد از اجرای طرحهای سرمایه گذاری چشم پوشی کنند وسعی میکنند تا قدرت نقد شوندگی شرکت را حفظ کنند . در نتیجه کسی حاضر نیست در شرکتی که احتمال ورشکستگی برای آن متصور است سرمایه گذاری کند شرکت باید برای جلب توجه سرمایه گذارن و کسب اتحاد مجدد آنها از طریق دادن اطلاعات مفید متحمل هزینه های زیادی گردد . بنابراین هزینه شرکت بر خلاف پنداشت طرفداران میلر و مودیلیانی افزایش می یابد (عزیزیان، ۱۳۸۵، ۴۷ )
۲-۲-۱-۲-۴- هزینه های نمایندگی[۱۶] و نظریه مودیلیانی و میلر
وام دهندگان (طلبکاران شرکت ) انتظار دارند که امنیت سرمایه هایشان در شرکت تضمین شود و خطرات ورشکستگی و از بین رفتن اصل و فرع سرمایه به حداقل برسد . در واقع تضاد منافع بین سرمایه گذارن (سهامداران ، صاحبان اوراق قرضه و وام دهندگان ) و مدیران موجب شود که به خاطر رعایت حقوق سرمایه گذاران کنترل هایی به نحوه ی عملکرد مدیریت وضع شود . و محدودیت هایی را در مفاد قرداد های وا م یا اعتبار ایجاد کنند و از مدیریت می خواهند با قردادهای جبرانی و پاداشی تشویق های لازم بازده سرمایه آن ها را تضمین کند . هر چقدر که میزان بدهی افزایش یابد میزان صرفه جویی مالیاتی بعد ازیک حد معین به علت بالا رفتن هزینه های نمایندگی کاهش می یابد . از جمله محدودیت های که می تواند بر شرکت تحمیل شود : نگهداری وجه نقد بیشتر ، محدودیت در پرداخت سود سهام ، محدودیت در صدور سهام جایزه و حق تقدم ، اعمال مداخله در انتصاب مدیران ارشد، کنترل میزان بدهی شرکت و فشار برای پایین آوردن هزینه های تولید و اجرای طرح های سرمایه گذاران می باشد (میرز[۱۷]، ۱۳۷۳، ۹۶ )(ناصر ایزدی نیا و همکاران، ۱۳۸۸، ۲۶-۴ )
۲-۲-۱-۲-۵- تئوری تبادل ایستا
در قالب این نظریه شرکت سعی می کند بین ارزش صرفه جویی مالیاتی بهره و هزینه ورشکستگی و هزینه نمایندگی تعادل برقرار سازد . طبق این نظریه ، شرکت بایستی آنقدر بدهی را با سهام و سهام را با بدهی تعویض و جایگزین کند تا ارزش آن حداکثر گردد )فرانک و همکاران[۱۸] ،۲۰۰۳)(ایزدی نیا و رحیمی دستجردی ،۱۳۸۸، ۶)
۲-۲-۱-۲-۶ تئوری سلسله مراتب گزینه های تامین مالی
بر اساس این نظریه شرکت ها در تامین منابع مالی مورد نیاز خود ،سلسله مراتب معینی را طی می کنند ، شکل گیری این سلسله مراتب ،نتیجه یا پیامد عدم تقارن اطلاعات است . طبق این نظریه ، مواردی که بین مدیران و سرمایه گذاران برون سازمانی عدم تقارن اطلاعات وجود داشته باشد . مدیران تامین مالی از محل منابع داخلی شرکت را به منابع بیرونی ترجیح می دهند : یعنی ابتدا از محل سود انباشته یا اندوخته ها تامین مالی می کنند ، پس اگر منابع داخلی تکافو نکرد ، از بین منابع خارج از شرکت ابتداء به انتشار کم ریسک ترین اوراق بهادار یعنی اوراق قرضه (استقراض) متوسل می شوند و در صورتی که استقراض تکافو نکند و به منابع مالی بیشتری نیاز باشد ، به انتشار سهام مبادرت می ورزند(ایزدی نیا ورحیمی دستجردی، ۱۳۸۸،۷) نظریه سلسله مراتب گزینه های تامین مالی بازتاب های مهمی به دنبال دارد که از جمله آن می توان به موارد زیر اشاره نمود :
-
- برای شرکت ها نسبت بدهی هدف یا مطلوب وجود ندارد.
-
- شرکت های سودآور کمتر استقراض می کنند.
۲-۲-۱-۲-۷ تئوری ساختار سازمانی
تئوری مدیریتی (سازمانی) الکوی ساختار سرمایه ای هستند که برای مقاصد دستیابی به منافع شخصی مدیران عالی ،سازمان طرح های پاداشی یا فرصت هایی برای استخدام بعدی انتخاب می شود. باور اولیه تئوری سازمانی در دهه ۱۹۸۰ به ویژه از زمان استفاده متهورانه از خریدهای اهرمی ،خرید شرکت ها به منظور اعمال کنترل بر آن ها و تجدید ساختارهای مالی شکل گرفت جنسن [۱۹] بسیاری از این فعالیت ها را به شرح زیر تفسیر کرد :نسبت بدهی بالا ، شرکت هایی که به حد بلوغ رسیده اند ، به تحرک وا می دارد و آن ها را از بکارگیری سرمایه در طرح های باارزش فعلی منفی باز می دارد . بدهی یک چارچوب قراردادی است که شرکت ها را مجبور به توزیع وجوه نقد بین سرمایه گذاران می نماید. تئوری سازمان دقیقاً بر اساس موارد فوق شکل گرفته است و همچنین به رفتار طبیعی هزینه های نمایندگی مدیران در جهت کسب حداکثر منافع تاکید می کند . و به تجزیه تحلیل کنترل ها در راستای حداقل کردن این هزینه ها می پردازد . این هزینه ها به محض کاهش مالکیت شخصی مدیران افزایش می یابد. این ویژگی به عنوان یک نظر در مورد تامین مالی از طریق بدهی در مقابل تامین مالی از طریق انتشار سهام است.
۲-۲-۲- هزینه سرمایه
عبارت است از حداقل نرخ بازدهی که شرکت باید بدست آورد تا بازده موردنظر سرمایه گذاران در شرکت تامین شود (نوو[۲۰] ،۱۳۷۶، ۱۷ ) هزینه سرمایه دارای دو جز هزینه حقوق صاحبان سهام[۲۱] و هزینه بدهی[۲۲] می باشد(گیدی [۲۳]، ۲۰۰۱، ۱۹ )(احمدزاده و دیگران، ۱۳۸۴، ۸ )
هزینه حقوق صاحبان سهام: شامل نرخ بازده بدون ریسک به علاوه صرف ریسک می باشد و به طریق زیر محاسبه می شود( گیدی ،۲۰۰۱ ،۱۹)
(۲-۱)
(+ B( + = هزینه حقوق صاحبان سهام
نرخ بازده بدون ریسک =
B = ضریب بتا
= نرخ بازده مورد انتظار شاخص بازار
هزینه بدهی : نرخ بهره بازار است که شزکت باید به قرض هایش بپردازد و به سطح عمومی نرخ های بهره، صرف ریسک ورشکستگی و نرخ مالیات بستگی دارد و از طریق زیر محاسبه می شود(همان منبع ، ۱۶ )
(۲-۲ )
(نرخ مالیات – ۱ )نرخ وام + هزینه های جانبی = هزینه بدهی
۲-۲-۳- عوامل موثر بر ساختار سرمایه
به استناد تئوری ها و شواهد تجربی موجو عوامل موثر بر ساختار سرمایه را به طور کلی در سه گروه متمایز به شرح زیر طبقه بندی نمودند(صلواتی و رساییان، ۱۳۸۶ ، ۱۴۷-۱۴۶ )
۲-۲-۳-۱- ملاحظات مالیاتی
شرکت هایی که سود مشمول مالیات بیشتری دارند ، در مقایسه با شرکت هایی که سود مشمول مالیات کمتری دارند ، بیشتر به بدهی اتکا می کنند . بنابراین شرکتها با افزایش سودآوری ، بیشتر به تامین مالی از طریق ایجاد بدهی می پردازند تا از مزایای مالیاتی ناشی از آن برخوردار شوند.
۲-۲-۳-۲- نوع دارایی های شرکت
شرکت هایی که بیشتر دارایی های آن ها را دارایی های نامشهود تشکیل می دهند، کمتر به بدهی اتکا می کنند ، شرکت هایی که بیشتر دارایی های آن ها را دارایی های ثابت مشهود تشکیل می دهد ، بیشتر به بدهی اتکا می کنند. مایرز[۲۴] در ۱۹۷۷ دارایی های مشهود شرکت را به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه شرکت ها معرفی می کند . او می گوید شرکت ها با وثیقه قرار دادن دارایی های خود نزد وام دهندگان ، مقداری بازدهی ر ا از دست می دهند . سهامدارا ن شرکتها حساسیت خاصی نسبت به استفاده بهینه از ثروت واگذار شده شرکت به دارندگان اوراق قرضه شرکت دارند . مگر اینکه بدهی شرکت به دارندگان اوراق قرضه شرکت، رهنی(بدهی شرکت با وثیقه قرار دادن دارایی های شرکت ، ارتباط داشته باشد) شرکت ها می توانند مخاطره معنوی خود را کاهش داده و با وثیقه قرار دادن درصد بیشتری از دارایی های خود ، خود را کمتر درگیر پروژه های مخاطره آمیز نمایند ، و با افزایش دارایی های قابل رهنی،هزینه تامین مالی کاهش می یابد و شرکت ها می توانند وام بیشتری بگیرند(مایرز، ۱۹۷۷ ، ۸۵ )
۱۰- با محلول(۴.۵ µl substrate (H2O2) + 500µl DAB) DAB بمدت۲۰ دقیقه در محیط تاریک، مرطوب و دمای ۳۷ درجه انکوبه می شود.
۱۱-دوباره عمل شستشو با PBS انجام می شود.
۱۲- به وسیله ی رنگ هماتوکسیلین به مدت ۳ دقیقه رنگ آمیزی می شود.
۱۳- آبگیری در الکل های ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد هر کدام ۵ دقیقه صورت می گیرد.
۱۴-شفاف سازی لام ها به وسیله ی زایلن و چسباندن توسط چسب انتلان انجام می شود.
۱۵-سپس با میکروسکوپ نوری با بزرگنمایی X100 مشاهده می شود و تعداد ۱۰۰ اسپرم شمارش می شود.
سلولهای با رنگ قهوه ای تیره دارای شکستگی DNA می باشد و TUNEL+در نظر گرفته شد.
۲-۳-۶- آنالیز آماری
برای آنالیز آماری نرم افراز SPSS 15 مورد استفاده قرار گرفت. از آزمون T test - Independent Sample برای مقایسه پارامترهای سیمن قبل و بعد از شستشو استفاده شد. از تست ANOVA یک طرفه با تست تکمیلی Tukey برای مقایسه آسیب به DNA اسپرم بین گروه های مختلف استفاده شد. جهت بررسی بین زمان انکوباسیون و آسیب DNA اسپرم آزمون Pearson خطی مورد استفاده قرارگرفت. فرضیه ما دو دامنه بوده است. سطح معنا داری برای P value کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
فصل سوم
نتایج
۳-۱- نتایج اثر آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up برروی تحرک اسپرم
در زمان قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین حرکت سریع اسپرم ۵۷/۲±۴۸/۲۰ بود و پس از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین حرکت سریع اسپرم به ۲۷/۳±۵۲/۴۲ افزایش یافت.
اختلاف درصد میانگین حرکت سریع بعد از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up نسبت به قبل از آماده سازی بطور معنی دار افزایش یافته بود(۰۰۰۱/۰P < ).
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up بیشترین مقدار حرکت سریع اسپرم ۴۸ درصد و کمترین مقدار آن ۳ درصد و بعد از Direct Swim-up بیشترین مقدار حرکت سریع اسپرم ۶۲ درصد و کمترین مقدار ۸ درصد اندازه گیری شد.
همچنین در زمان قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین حرکت کند اسپرم ۳۰/۲±۲۴/۴۳ بود و پس از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین حرکت کند اسپرم به ۸۰/۳±۷۱/۴۷ افزایش یافت.
از نظر آماری اختلاف معنی داری بین درصد میانگین حرکت آهسته اسپرم قبل و بعد از آماده سازی به روش Direct Swim-up وجود نداشت (۳۲۵/۰P < ).
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up بیشترین مقدار حرکت کند اسپرم ۶۳ درصد و کمترین مقدار آن ۲۴ درصد و بعد از Direct Swim-up بیشترین مقدار حرکت کند اسپرم ۸۸ درصد و کمترین مقدار ۲۷ درصد اندازه گیری شد.
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین حرکت درجا اسپرم ۷۰۸/۰±۳۶/۵ بود و پس از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین حرکت سریع اسپرم به ۷۵۲/۰±۲۴/۴ کاهش یافت.
اختلاف درصد میانگین حرکت درجا بعد از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up نسبت به قبل از آماده سازی از نظر آماری معنی دار نبود (۰۰۰۱/۰P < ).
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up بیشترین مقدار حرکت درجا اسپرم ۱۵ درصد و کمترین مقدار آن ۲ درصد و بعد از Direct Swim-up بیشترین مقدار حرکت درجا اسپرم ۱۵ درصد و کمترین مقدار ۱ درصد اندازه گیری شد.
تفاوت درصد میانگین اسپرم های بی حرکت قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up نسبت به بعد از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up افزایش معنی داری نشان داد(۰۰۰۱/۰P <).
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین اسپرم های بی حرکت ۶۳/۱±۸۱/۲۹ بود و پس از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین اسپرم های بی حرکت به ۵۷۲/۰±۵۲/۵ کاهش یافت.
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up بیشترین مقدار اسپرم بی حرکت ۴۱ درصد و کمترین مقدار آن ۱۸ درصد و بعد از Direct Swim-up بیشترین مقدار اسپرم بی حرکت ۱۲ درصد و کمترین مقدار ۱ درصد اندازه گیری شد.
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین حرکت پیشرونده اسپرم ۸۳/۱±۷۱/۶۳ بود و پس از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین حرکت پیشرونده اسپرم به ۰۲/۱±۱۰/۹۰ افزایش یافت.
اختلاف درصد میانگین حرکت پیشرونده اسپرم بعد از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up نسبت به قبل از آماده سازی بطور معنی دار افزایش یافته بود(۰۰۰۱/۰P < ).
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up بیشترین مقدار حرکت پیشرونده اسپرم ۷۷ درصد و کمترین مقدار آن ۵۱ درصد و بعد از Direct Swim-up بیشترین مقدار حرکت پیشرونده اسپرم ۹۸ درصد و کمترین مقدار ۸۲ درصد اندازه گیری شد.
نمودار۳-۱: مقایسه میانگین حرکت پیشرونده، حرکت سریع و حرکت کند قبل و بعد از آماده سازی اسپرم به روش Swim-up
Motility %
۳-۲- نتایج اثر آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up برروی قابلیت حیات اسپرم
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین قابلیت حیات اسپرم ۶۵/۱±۲۹/۸۲ بود و پس از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین قابلیت حیات اسپرم به ۰۰۰/۰±۱۰۰ افزایش یافت.
اختلاف درصد میانگین قابلیت حیات اسپرم بعد از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up نسبت به قبل از آماده سازی بطور معنی دار افزایش یافته بود(۰۰۰۱/۰P < ).
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up بیشترین مقدار قابلیت حیات اسپرم ۹۱ درصد و کمترین مقدار آن ۷۰ درصد و بعد از Direct Swim-up مقدار قابلیت حیات اسپرم ۱۰۰ درصد اندازه گیری شد.
A
B
۳-۱- رنگ آمیزی ائوزین-نیگروزین برای سنجش میزان زنده یا مرده بودن اسپرم:A : اسپرم های که سر آن ها سفید است و رنگ به خود نمی گیرند اسپرم های زنده تلقی می شوند.B : اسپرم های که سر آن ها صورتی یا قرمز است، اسپرم های مرده تلقی می شوند.
۳-۳- نتایج اثر آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up برروی مورفولوژی اسپرم
اختلاف درصد میانگین مورفولوژی طبیعی اسپرم بعد از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up نسبت به قبل از آماده سازی بطور معنی دار افزایش یافته بود(۰۰۰۱/۰P < ).
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین مورفولوژی طبیعی اسپرم ۱۰/۳±۰۰/۴۹ بود و پس از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین مورفولوژی طبیعی اسپرم به ۵۳/۲±۳۳/۷۲ افزایش یافت.
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up بیشترین مقدار مورفولوژی طبیعی اسپرم ۷۶ درصد و کمترین مقدار آن ۳۰ درصد و بعد از Direct Swim-up بیشترین مقدار مورفولوژی طبیعی ۹۰ درصد و کمترین مقدار ۵۲ اندازه گیری شد.
نمودار۳-۲: مقایسه میانگین قابلیت حیات و مورفولوژی اسپرم قبل و بعد از آماده سازی به روش Swim-up
Viability & Morphology %
۳-۲- رنگ آمیزی پاپانیکولا باعث رنگ شدن آکروزوم و بعد از آکروزوم ، قسمت سر وقطعه میانی می شود که سر رنگ آبی وقطعه میانی به رنگ قرمز یا صورتی در می آید.
۳-۴- نتایج اثر آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up برروی قطعه قطعه شدن DNA اسپرم
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین قطعه قطعه شدن DNA اسپرم ۵۹/۲±۲۴/۲۲ بود و پس از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up ، درصد میانگین قطعه قطعه شدن DNA اسپرم به ۸۰۹/۰±۳۸/۴ کاهش یافت.
اختلاف درصد میانگین قطعه قطعه شدن DNA اسپرم قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up نسبت به بعد از آماده سازی بطور معنی دار افزایش یافته بود(۰۰۰۱/۰P < ).
قبل از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up بیشترین مقدار قطعه قطعه شدن DNA اسپرم ۴۳ درصد و کمترین مقدار آن ۸ درصد و بعد از Direct Swim-up بیشترین مقدار قطعه قطعه شدن DNA اسپرم ۱۷ درصد و کمترین مقدار ۱ درصد اندازه گیری شد.
نمودار۳-۳: مقایسه میانگین حرکت پیشرونده و قطعه قطعه شدن DNA اسپرم قبل و بعد از آماده سازی به روش Swim-up
Progressive
&
DNA fragmentation %
جدول۳-۱-مقایسه پارامترهای اسپرمی قبل و بعد از آماده سازی اسپرم به روش Direct Swim-up
شاخص ها |
برداشتن ضایعات توسط جراحی
تجویز داروهای وازواکتیو جهت حفظ APP>60 mmHg
برداشتن مایعات توسط دیورتیک
وضعیت عکس ترندلنبرگ
کلونوسکوپی با هدف کاهش فشار
مرحله سوم
انجام همودیالیز / اولترافیلتراسیون
تجویز بلوک کننده های عصبی-عضلانی
قطع تغذیه روده ای
مرحله چهارم
در صورت mmHg 25< IAP (و یا mmHg 60 < APP ) و وجود نارسایی یا اختلال عملکرد ارگانی جدید IAH/ACS بیمار به درمان طبی مقاوم می باشد. انجام لاپاراتومی با هدف کاهش فشار داخل شکمی به طور اکید توصیه می گردد.
شکل ۲-۷: الگوریتم درمان هیپرتانسیون داخل شکمی و سندرم کمپارتمان شکمی(۳۶)
درمان های غیر جراحی شامل ۵ مداخله درمانی می باشد.
-
- تخلیه محتویات داخل روده ای
-
- تخلیه محتویات خارج روده ای (درون شکم یا فضای رتروپریتوئن[۳۱])
-
- بهبود کمپلیانس دیواره شکم
-
- تعدیل تجویز مایعات (به اندازه کافی ونه خیلی زیاد)
-
- بهبود پرفیوژن بافتی
تخلیه محتویات داخل روده ای
حجم زیاد هوا در دستگاه گوارش و ایلئوس دو عارضه ای است که در بیماران بخش های مراقبت ویژه که تحت تهویه مکانیکی و دریافت ترکیبی از داروهای مختلف می باشند رخ می دهد. تجمع مایعات و گازهای داخل لوله گوارش حجم درون حفره شکم را افزایش می دهد و منجر به افزایش IAP و کاهش خونرسانی می گردد.یک مداخله ساده مثل ساکشن لوله بینی –معدی و درناژ رکتال تیوب اغلب اوقات برای درمان این مشکل وپایین آوردن IAP مؤثر است. تجویز داروهای محرک پروکینتیک[۳۲] مثل اریترومایسین[۳۳] و متوکلوپروماید[۳۴] به تخلیه مواد داخل روده ای کمک خواهد کرد. به ندرت برای کاهش فشار داخل روده ای از کلونوسکوپی کاهنده فشار[۳۵] یا حتی جراحی شکم نیز ممکن است استفاده گردد(۳۸).
تخلیه فضای خارج روده ای از توده های فضاگیر
مایع آزاد در شکم ، آبسه یا هماتوم رتروپریتوئن می تواند منجر به افزایش IAP گردد. این موارد بوسیله معاینه فیزیکی ، سنوگرافی و سی تی اسکن لگن قابل تشخیص می باشد. درناژ مایعات جمع شده از طریق پوست پرفیوژن ارگانی را بهبود می بخشد و از انجام مداخله جراحی جلوگیری می کند. مطالعات اخیر نشان داده است که درناژ مایعات باعث کاهش سطح سایتوکین های التهابی هم در فضای داخل شکمی و هم در سطح سرمی می گردد (۴۰،۳۹)
بهبود کمپلیانس دیواره شکم
وقتی دیواره شکم بیش از حد اتساع پیدا می کنددیگر افزایش فشار داخل شکمی تحمل نخواهد شد. بویژه در بیمارانیکه تحت تهویه مکانیکی می باشند و یا درد دارند. در حقیقت نوسانات IAP در طی تهویه مکانیکی می تواند یک شاخص مفید کاهش کمپلیانس دیواره شکم باشد. اگر تفاوت زیادی بین IAP در انتهای بازدم و انتهای دم وجود داشته باشد به این معنی می باشد که بیمار به سمت IAH در حال پیشرفت است .گاهی اوقات به کاربردن مداخلات بسیار ساده مثل تجویز مسکن یا آرامبخش ها در کاهش IAP مؤثر است.با توجه به تاثیر وضعیت بدن بر روی IAP ، مداخله ساده دیگر در کاهش فشار داخل شکمی قرار دادن بیمار در وضعیتی است که شکم صاف و بدون چین خوردگی باشد به طور مثال قرار دادن بیمار دروضعیت طاقباز همراه با وضعیت ترندلنبرگ بر عکس می تواند به کاهش IAP کمک کند. قرار دادن بیمار در وضعیت خوابیده به شکم همچنین باعث افزایش IAP می گردد که در این موارد مراقبت دقیق از نظر ایسکمی روده ای باید انجام گردد. برخی از مطالعات و شواهد بالینی بیان می کند که اگر با این مداخلات همچنان IAP بیش از ۲۰ میلی متر جیوه باشد استفاده از بلوک کننده های عصبی _عضلانی می تواند مؤثر باشد (۴۰).
از دیگر روش های مشابه استفاده از بی دردی اپی دورال است. ها کابیان[۳۶] و همکارانش در مطالعه ای که بروی بیماران بعد از عمل جراحی با IAP بالای ۱۵ میلی متر جیوه که تحت بی دردی اپی دورال قرارگرفتند به این نتیجه رسیدند که یک ساعت بعد از بی دردی اپی دورال IAP از ۷/۱۵ به ۹/۵ کاهش یافت . این در حالی است که کاهش متوسط فشار شریانی در این بیماران دیده نشد(۴۱).
احیای مایعات
احیای مناسب مایعات ممکن است کار دشواری در بیماران بدحال باشد . بخصوص در حضور IAP بالا وجود IAH ممکن است تفسیر بسیاری از شاخص های همودینامیک را تحت تاثیر قرار دهد. این در حالی است که تجویز بیش از حد مایعات نیز منجر به افزایش فشار داخل شکمی و بدتر شدن نتایج درمان می گردد. پیچیدگی تداخل بین فشارهای داخل شکمی ، داخل قفسه سینه ای و داخل عروقی صحت استفاده از CVP و PCWP را در بررسی حجم مایعات بدن دچار مشکل می سازد . بررسی حجم پایان دیاستولی بوسیله اکوکاردیوگرافی [۳۷] روش دقیقتری برای بررسی حجم داخل عروقی می باشد که معمولاً در دسترس نمی باشد.IAP می تواند به عنوان پارامتری برای تصحیح استاندارد CVP و PCWP به کار برده شود. بیمارانیکه در خطر IAH قرار دارند نیازمند مراقبت دقیق تر از نظر تجویز مایعات می باشند. احیای مایعات در این بیماران باید با توجه به وضعیت پارامترهای قلبی ، اکسیژناسیون ، برون ده ادراری و اندازه گیری IAP انجام گردد.( ۴۲،۴۳)
اصلاح پرفیوژن بافتی
بدنبال احیای مطلوب مایعات ، جریان خون شکمی برقرار می گردد که این موضوع بوسیله فشار پرفیوژن شکمی قابل محاسبه است . اساس این مفهوم همانند فشار پرفیوژن مغزی است. جریان خون بافتی در ارتباط مستقیم با MAP می باشد. APP که منعکس کننده اکسیژناسیون واقعی بافتی است نسبت به اندازه گیری IAP یک معیار پیشگویی کننده دقیق تری است. بیمارانیکه به درستی در آنها احیای مایعات انجام شده است بوسیله عوامل اینوتروپیک[۳۸] وضعیت اکسیژناسیون بافتی بهتری خواهند داشت . به منظور اطمینان از اکسیژناسیون کافی بافتی APP نباید کمتر از ۶۰ میلی متر جیوه باشد.(۴۴)
MAP- IAP=APP
درمان های جراحی (لاپاراتومی کاهنده فشار)
وقتی همه راه های کاهش فشار داخل شکمی منجر به شکست می شود و بیمار از IAH به سمت ACS پیشرفت می کند نیاز به یک جراحی فوری پیدا میکند. این بیماران معمولاً از مرحله پایانی ایسکمی بافتی رنج می برندکه به سمت اختلال عملکرد سلولی و در نهایت مرگ سلولی پیش می رود. مناسب ترین درمان ، جراحی فوری کاهنده فشار از طریق تکنیک های شکم باز و یا به صورت اولیه انجام فاشیاتومی[۳۹] زیر پوستی است. عدم تعجیل در انجام دکمپرسیون جراحی ACS منجر به طولانی شدن زمان و افزایش شدت ایسکمی مزانتر و نیز کاهش خونرسانی ارگان های چند گانه و نهایتاً افزایش مرگ ومیر می گردد (۳۹).
به هرحال علی رغم شیوع بالای IAH/ACS در بیماران داخلی اکثر پزشکان و پرستاران بر این باور هستند که تنها درمان IAH دکمپرسیون جراحی می باشد . در حالی که درمان غیر جراحی سنگ بنای درمان این سندرم می باشدو نقش حیاتی را در پیشگیری و درمان نارسایی ارگانی ناشی از IAH ایفا می کند. امروزه مطالعات زیادی نشان داده اند که درمان غیر جراحی نه تنها میزان بقا را بهتر می کند بلکه از پیشرفت کامل ACS نیز جلوگیری خواهد کرد و طول مدت بستری در ICU و بیمارستان را کاهش خواهد داد و از طرفی از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه خواهد بود(۴۵).
اندازه گیری IAP به هر روشی که انجام گردد حفظ راحتی وآسایش بیمار در حین اندازه گیری IAP بسیار مهم و ضروری است. یکی از جنبه های راحتی وآسایش، بیماران بخصوص بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه حفظ وضعیت مناسب و بی خطر آنها می باشد.از طرفی وضعیت بیمار باید به گونه ای باشد که به صحت اندازه گیری IAP و سایر پارامترهای همودینامیکی خللی وارد نکند.
مطالب ذکر شده نشان می دهد که اندازه گیری IAP می تواند در تشخیص زود هنگام IAH بسیار مفید باشد و لزوم انجام این فرایند نیاز به وضعیت ایمن و راحتی بیمار با توجه به شیوع آن دارد لذا تعیین وضعیتی از زاویه سر تخت برای اندازه گیری IAP بویژه در روش اندازه گیری مداوم جهت پیشگیری از عوارض وضعیت صفر درجه بسیار مهم می باشد از این رو این پژوهش با توجه به اهمیت مسئله مزبور انجام گردید.
مروری بر مطالعات انجام شده :
اهمیت اندازه گیری سریال IAPدر بررسی و احیای بیماران به شدت بد حال در دهه گذشته به طور فزاینده ای تشخیص داده شده است. IAP باید در بیمارانیکه عوامل خطر IAH / ACS را دارند کنترل گردد.
چتام [۴۰] و همکاران (۲۰۰۹) مطالعه ا ی کهورت آینده نگر با هدف تعیین تاثیر سه وضعیت مختلف بدن (وضعیت طاقباز یا صفر درجه ، ۱۵ درجه و ۳۰ درجه ) برروی فشار داخل مثانه که روش استاندارد شده برای اندازه گیری فشار داخل شکمی می باشد می باشد انجام دادند .
معیارهای ورود نمونه شامل بیماران ۱۸ سال و بالاتر دریافت داروی آرامبخش و اتصال به تهویه مکانیکی که حداقل یک عامل خطر IAH/ACS به شمار می رود. معیارهای خروج هر بیماری که نمی توانست تغییر در وضعیت بدن را تحمل کند مثل بیماران با ضایعات نخاعی ، هیپرتانسیون داخل جمجمه ای ، بی ثباتی همودینامیک را شامل می شد .
۱)Intra-ahdomind Prerruse
۲)Su Iutya-abdominal hypertension
۳)Abodmind Comartment sundrome
۴) Yentilatore –Associated pneumonia
۵) Supine position
۶ )chcathametal
با توجه به موارد فوق تعداد ۱۳۲ بیمار در مطالعه شرکت داده شدند . بعد از کسب اجازه از کمیته اخلاق و اخذ فرم رضایت ، بیماران در سه وضعیت طاقباز ، ۱۵ درجه و ۳۰ درجه قرار گرفتند و از خار ایلیاک به عنوان نقطه صفر اندازه گیری استفاده شد و برای کنترل تاثیر انقباض عضله دیواره شکم برروی اندازه گیری IAPبیمارانآرام میشدند به طوریکه نمرهآرامبخش و آژیتاسیون براساس معیار ریچموند (RASS )[41] در طی دوره اندازه گیری (۴-) بود .
اندازه گیری از طریق مثانه و با تزریق ۲۰ میلی لیترنرمال سالین به داخل مثانه با بهره گرفتن از کیت ابوایزر انجام شد . سه بار اندازه گیری در هر وضعیت ( صفر درجه ، ۱۵ درجه و ۳۰ درجه ) حداقل به فاصله ۴ ساعت انجام شد. اندازه گیری در انتها ی بازدم و در حالیکه انقباض فعال عضله شکم وجود نداشت و بعد از حداقل ۳۰ ثانیه برای جلوگیری از انقباض مثانه صورت گرفت. نرمال سالین تزریق شده اجازه می دهد تا مثانه برای اندازه گیری بعدی IAP به طور کامل تخلیه شود . اطلاعات فردی در نظر گرفته شده شامل : سن ، جنس ، وزن قد تشخیص زمان پذیرش یا مکانیزم آسیب و وجود عامل خطر IAP بود .متوسط سن بیماران ۱۸±۵۹ سال ، ۷۱ درصد مرد ،متوسط شاخص توده بدنی ۶±۲۷ ، به طور متوسط تشخیص بیماران ۴۳ درصد داخلی ، ۳۹ درصد جراحی ، و ۱۸ درصد تروما بود. شد .
۱)Acute physidogy and Chronic Health Evalution Score version
۲)Simlified Acute physiology Score Version
۳)Seoyuential organ failure Assessment score
شدت بیماری طی اندازه گیری در یک دوره ۲۴ ساعته بوسیله نمره نارسایی ارگانی ( SOFA) [۴۲] ( SAPS) [۴۳] ، ( APACHE II) [۴۴] تعیین شد که متوسط این معیارها به ترتیب ۶±۱۰، ۱۸± ۴۵، ۹± ۲۱ بود. برای هر وضعیت متوسط فشار شریانی (MAP)[45] و PEEP و حداکثر فشار بازدمی (PIP) [۴۶]، متوسط فشار راه هوایی(MAP )[47] و RASS ثبت اطلاعات با ضریب اطمینان %۹۵ گزارش گردید . از واریانس اندازه گیری مکرر ، آزمونt وپست هوک[۴۸] برای معنی داری بین گروه های IAP و جهت تعیین میزان خطا و حد توافق بین سه گروه وضعیت از روش بلند و آلتمن[۴۹] استفاده گردید. در این پژوهش طبق انجمن جهانی سندرم کمپارتمان شکمی میزان خطا کمتر از ۱ میلیمتر جیوه و حد توافق بین ۴- تا ۴+ بیان شده است. بین همه معیار ها با ۵ ۰/۰ >P معنی دار در نظر گرفته شد . از ۱۳۲ بیمار شرکت داده شده در این مطالعه ۳۹۲ بار اندازه گیری IAP انجام شد . در ۴ بیمار به دلیل عدم تحمل ،وضعیت سوم اندازه گیری در آنها انجام نشد .
شیوع IAH 46 درصد ، ACS 15 درصد ، متوسط فشار شریانی ۸۳ میلی متر جیوه ، حداکثر فشار بازدمی ۲۴ سانتی متر آب ، متوسط فشار راه هوایی ۱۳ سانتی متر آب و متوسط فشار مثبت انتهای بازدمی ۸ سانتی متر آب بود . متوسط RASS 8/3- تایید کننده صحت اندازه گیری IAPاست. ۸۸ درصد بیماران د ر طی اندازه گیری شکم بسته داشتند و در ۱۲درصد شکم باز شده بود . از نظر درمان هیپرتانسیون داخل شکمی ۵۶درصد نیاز به دکمپرسیون شکمی و ۴۴ درصد نیاز به شکم باز داشتند . ۲۴درصد ا ز بیماران به دلایل نارسایی چند ارگانی (۴۴درصد) ، ACS (22درصد)، خونریزی (۱۸درصد) و سپسیس (۱۵درصد) فوت کردند . سه سری اندازه گیری IAP در هر وضعیت بدن با آنالیز واریانس مقایسه شد .
مقایسه IAP در زاویه ۱۵ و۳۰ درجه در مقایسه با IAP در صفر درجه اختلاف معنی داری نشان داد. ( ۰۰۰۱/۰>P ) میزان خطا و محدوده توافق به ترتیب بین زوایای ۱۵-۰ ، ۱/۵ میلیمتر جیوه و۲/۸- تا ۵/۸ ومیزان خطا و محدوده توافق به ترتیب بین زوایای ۳۰-۰ ۳/۷ و ۲/۲- تا ۹/۶ گزارش گردید. داده ها نشان داد که وقتی فشار داخل شکمی به ۲۰ میلیمتر جیوه و بیشتر رسید، زوایای کمتر از۳۰درجه در افزایش فشار داخل شکمی موثر نیست . ( ۰۱/۰ > (P این نتیجه بیان می کند که IAP در بیماران بد حال در زوایای بین صفر و ۳۰ درجه قابل اندازه گیری می باشد .
این پژوهش بیان می کند که بالا بردن سرتخت حتی به میزان کم باعث افزایش فشار داخل شکمی نسبت به وضعیت صفر درجه می گردد. این اختلافات وضعیتی اگرچه اندک به نظر می رسد اما هم از نظر آماری و هم از نظر بالینی مهم هستند و می تواند به شکل بالقوه منجر به تغییر در درمان بالینی شوند. ثبات وضعیت بیمار از یک اندازه گیری تا اندازه گیری بعدی در صحت اندازه گیری IAP برای تصمیم گیری بالینی اهمیت دارد.
این مطالعه پیشنهاد می نماید که اندازه گیریIAP در وضعیت صفر درجه انجام شود تا هم یک استاندارد سازی در تکنیک اندازه گیری بوجود آید و هم اینکه از خطاهای اندازه گیری در زوایای ۱۵ و ۳۰ درجه پیشگیری شود. مراقبت کنندگان باید به این مساله توجه داشته باشند که در صورت بالا بردن سر تخت در فواصل اندازه گیری جهت پیشگیری از پنومونی ممکن است میزان IAP کمتر از حد واقعی نشان داده شود(۱) .